سفرنامه ابن بطوطه

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] سفرنامه ابن بطوطه یکی از مشهورترین کتابهای جفرافیایی است. نویسنده این کتاب ابن بطوطه است. این کتاب نتیجه سفرهای طولانی ابن بطوطه است که در سال ۷۲۵ هجری قمری آغاز شد و در سال ۷۵۴هجری قمری پایان یافت و این سفرها ۲۹ سال و نیم بطول انجامید. به راستی کتاب سفرنامه ابن بطوطه حاصل چندین سفر پی در پی و طولانی نویسنده به دور دنیا است. چنانکه به بیشترین شهرهای سرشناس دوران خودش سفر کرده و بیشتر کشورهای آسیا و افریقا و قسمتی از قاره اروپا نیز دیدن کرده است، ولی از دو قاره آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا دیدن نکرده است، چونکه در آن زمان جهان به ۷ آسمان و هفت دریا و هفت اقلیم تقسیم می شد و جهان همانند سینی تصور می شد که سلسله کوه قاف آن را احاطه کرده است تا آب دریاها از آن به بیرون نریزند. هفت دریا عبارت بودند از دریای فارس، دریای روم، دریای هند، دریای مازندران، دریای قلزم، دریای اقیانوس و دریای زنگبار.
سفرنامه ابن بطوطه که مدت ۲۹ سال و نیم بطول انجامیده، در روز پنجشنبه ۶ تیر سال ۷۰۴ هجری خورشیدی آغاز شد و با بازگشت ایشان به شهر فاس پایتخت ابی عنان المرینی پادشاه مراکش در پایان دی ماه سال ۷۳۳ خورشیدی پایان یافت. در این جهانگردی دور و دراز و پر رنج در آن گاه که سفر بر روی چهارپایان از قبیل اسب، الاغ، استر و شتر بود نویسنده از سرزمینهای شناخته شده دوران خود دیدن می کند، نخست از: مراکش و شهرهای آن، سپس موریتانی، الجزایر، تونس، لیبی، مصر، شهر قاهره، صعید مصر، دریای سرخ، مینا عیذاب، صحرای شرقی مصر، سینا، فلسطین و شهرهای بزرگ آن بیروت، آسان البقا، ترابلس، جبل لبنان، بعلبک، دمشق، حمص، حماة، معرة النعمان، حلب، الساحل السوری، و حصون اسماعیلیه، حجاز، اردن.
در سال ۷۲۶ قمری به مکه رفته و فریضه حج را ادا کرد. سپس از حجاز به عراق رفته و از شهرهای آن مانند: کوفه، بصره، بغداد، تکریت، موصل، دیدن کرده، دوباره به حجاز برگشته و به مکه رفته سال ۷۲۷ و برای بار دوم فریضه حج را ادا کرد. دوباره از شهرهای عربستان دیدن کرده و در سال ۷۲۸ برای بار سوم به مکه رفته و فریضه حج را ادا کرده، و از آنجا از راه ایران به شام رفته ولیکن دوباره به مکه برگشته و برای بار چهارم فریضه حج را ادا کرده، بعدا از مکه به یمن رفته، از یمن به جده برگشته و از آنجا از راه بحر احمر به کناره سودان و شرق افریقا، سومالی، کنیا، تانزانیا، سپس دوباره برگشت به جزیره عرب و سپس به یمن جنوبی و ظفار و از آنجا از راه کنداب پارس که آن را بحر فارس نامیده است به ایران رفت از راه کهورستان، کوخرد به لار رفت و از لار به خنج که در آن زمان «خنج بال» می نامیدند، و سپس از روستای کوهیج که از مراکز دانش و دانش شرعی در آن دوران بود دیدن کرد و از آنجا از راه کنداب پارس راهی بحرین شد، و از قطیف، و احسا، و یمامه در کشور عربستان سعودی دیدن کرد، و سپس برای بار پنجم در سال ۷۳۲ قمری به مکه رفت و فریضه حج را ادا کرد، از مکه به جده رفت از آنجا دوباره آهنگ یمن را کرد، ولی موفق نشد، از جده به عیذاب رفت و از آنجا دوباره به قاهره و از آنجا رهسپار سرزمین شام شد و از غزه و شهرهای الخلیل، بیت المقدس، الرمله، عکا، نابلس، و جبله و اللاذقیه دیدن کرد، و از آنجا به ترکیه رفت، و پس از ترکیه به شهر القرم (در جنوب روسیه) و سپس از شهر السرا پایتخت ملک السلطان محمد اوزبک که در کنار نهر الفولغا واقع بود دیدن کرد و بعد به شهر بلغار رفت.
پس از بلفار آهنگ داشت که به ارض الظلمه بروند، منظور از ارض الظلمه یعنی مناطق در شمال قاره آسیا یعنی سیبری و اطراف آن ولیکن موفق نشد، دوباره به بلغار برگشت و از آنجا به شهر حاجی ترخان یعنی «استراخان» رفتند، سپس به القسطنطینیه و جبال قوقاز و به آسیا وسطی رفتند و از شهرهای اسلامی این منطقه مانند: خوارزم، بخارا، سمرقند، تستف، ترمذ، و از شهر ترمذ به خراسان رفت و از شهرهای بلخ، هرات، تربت جام، توس، سرخس، نیشابور، و بسطام دیدن کرد، سپس به کابل و غزنه و سپس وارد هند شد. در هند ۹ سال نزد پادشاه هند که محمد شاه نام داشت، ماند و مورد عنایت او قرار گرفت و به دستور پادشاه هند به سمت قاضی القضات برگزیده شد.
پس از زمانی برای رساندن پیغام پادشاه هند به پادشاه چین به دستور پادشاه هند رهسپار چین شد، و در راه سفرش به چین از شهرهای هند مانند: دهلی، کالیور، دولت آباد، و در کناره الملیبار از شهرهای هنور، انو سرور، فاکنور، منجرور، هلی، جوزفتن، ده فتن، بدفتن و قالقوط (بندر کلکته) دیدن کردند، و از قالقوط سوار دریا شده و به جزیره ذیبه المهل یعنی «مالدیو» رفت و در آنجا ازدواج کرد، و از سوی حاکم مالدیو به سمت قاضی شهر گماشته شد و یک سال و نیم در آنجا ماند، پس از مالدیو به جزیره سرندیب (سیلان) یا (سریلانکا) رفت، دوباره از آنجا به سواحل ملیبار و هند برگشت، و سپس برای بار دوم به جزیره ذیبه المهل برگشت و از آنجا به بنگال (بنگلادش) و کوهستانهای کامرو (آسام) رفتند، سپس به سرزمین برهنکار (برمه) و از آنجا به جاوه (اندونزی) رفت. و از آنجا به مل جاوه (شبه جزیره ملایو) و سپس به چین رسید و از شهرهای جنوب چین مانند: الزیتون (شوان شوفو) و چین کلان، و قنجنفو، والخنسا (هانگ شو) رفت و از آنجا به ختن (شمال چین) رفت و سپس به سانشیق خان بالق (یعنی پکن) رسید.
پس از اینکه به پکن رسید نتوانست پیغام پادشاه هند را به پادشاه چین برسانند چونکه پادشاه چین برای سرکوبی و جنگ با پسر عمویش که بر علیه او شورش کرده بود از پایتخت بیرون شده بود، در این جنگ پادشاه چین کشته می شود و پسر عمویش به جای او پادشاه جدید گزینش می شود، بنابراین ابن بطوطه از چین بیرون می شود بدون آنکه پیغام شاه هند بیشتر برساند، و بنا به نصیحت برخی از دوستانش که شاید پادشاه هند بر ایشان خشمگین شود به سوماترا می رود، و از آنجا دوباره به کناره میل بار و قالقوط می رود، در آنجا آگاهی می یابد که پادشاه هند اطلاع حاصل کرده که ایشان نتوانست پیغامش را به پادشاه چین برساند، از ترس غضب پادشاه از هند بر دریا سوار شده و آهنگ سرزمینهای باختری می کند، از قالقوط با کشتی از اقیانوس هند راهی ظفار می شود، و در روز دوشنبه از ماه اردیبهشت سال ۷۲۶ خورشیدی وارد ظفار می گردد. از ظفار به مسقط، القریات در عمان می رسد، از آنجا به جزیره هرمز و سواحل کنداب پارس می رود و سپس برای بار دوم وارد بصره و بعدا هم کوفه، الحله، بغداد، و از بغداد به الانبار و سپس آهنگ سرزمین شام را می کند. و در راه خود از شهرهای حدیثه، عانه، الرحبه، و السخنه و تدمر، و بعد از ۲۲ سال دوری از دمشق دوباره وارد دمشق می شود.
از دمشق به حمص، حماه، حلب، سپس عجلون (اردن) بیت المقدس، الخلیل، و از غزه از راه خشکی به دمیاط در مصر، سپس فرسکو، سنمود، ابی صیر، المحله الکبری، ابیار، دمنهور، تا اینکه برای بار دوم به شهر اسکندریه رسید و از آنجا دوباره به قاهره برگشتند و از شهرهای صعید مصر می گذرد تا اینکه به عیذاب می رسد و از بحر احمر برای بار سوم وارد جده می شود، و از آنجا به مکه می رود و برای بار ششم و آخرین بار فریضه حج را ادا می کند در سال ۷۴۹ هجری قمری، سپس از مکه به مدینه فرستاده صلی الله علیه وآله وسلم می رود و بعد از زیارت به تبوک می رود و از آنجا برای سومین بار به بیت المقدس می رود، و از آنجا به الخلیل، غزه، و از غزه از راه سینا و صحرای مصر به قاهره بر می گردد، در قاهره خبر برتخت نشستن ابی عنان فارس السلطنه در دولت المرینیه به گوشش رسید و آنجا عزم ملاقات ایشان را نمود، و از قاهره به اسکندریه و با کشتی در سال ۷۵۰ آهنگ مراکش را نمود و در راه خود از: شهرهای جربه، قابس، صفاقص، بلیانه، و از آنجا از راه خشکی به تونس می رسد، و از تونس برکشتی سوار می شود و به جزیره سردینیه می رود، و از آنجا به تنس، مازونه، مستغانم، تلمسان، نازی، و در پایان شعبان سال ۷۵۰ به شهر فاس رسید. پس از اینکه به فاس می رسد به ملاقات السلطان ابی عنان می رود، و بعد از حمد والثنا از سرزمین مراکش و آبادانی و عمران آن دیار و مدح السلطان، پادشاه ابی عنان المرینی، از فاس به شهر طنجه زادگاه خود می رود. و بعد از زمانی از آنجا به شهر سبته می رود و از آنجا بر کشتی سوار شده و به جبل الطارق می رود، سپس شهرهای رنده، مربله، آسان، مالاگا، بلش، گرانادا (غرناطه) دیدن می کند، و دوباره از اندلس به مراکش بر می گردد.
پس از ورود به شهر سویته سبته راهی: سلا، مراکش، فاس، و از آنجا به سرزمین السودان می رود (در اینجا منظور از سرزمین السودان، جمهوری سودان کنونی نیست، بلکه سرزمینی که ساکنین آن سیاه پوستانند، یعنی افریقا) پس از اینکه به افریقا می رسد از: سجلماسه، تغازی (جمهوری مالی) سپس ایوالاتنی (جمهوری موریتانیا)، میمه، تنبکتو، کولو، تکدا (جمهوری نیجر) و از آنجا به سرزمین قبیله بردامه بربری می رود، و سپس به سرزمین الهکار که نیز از قبیله بربر هستند، و از آنجا دوباره به سجلماسه و سپس به شهر فاس بر می گردد.

دانشنامه آزاد فارسی

سفرنامۀ ابن بَطوطه
سفرنامه ابن بَطوطه
سفرنامۀ جهانگرد معروف مسلمان، ابن بطوطه (۷۰۳ـ۷۷۹ق) به عربی. این کتاب شرح سفرهای ابن بطوطه از طنجه در مراکش به شمال افریقا، مصر، شام، فلسطین، ایران، عراق، حجاز، ترکستان (آسیای میانه)، هندوچین، کریمه، جنوب روسیه، افریقا، و اندلس است که ۲۵ سال (از ۷۲۵ تا ۷۵۴ق) به طول انجامید. وی خاطراتش را برای کاتب ادیب خود، ابوعبدالله محمد بن جزّی (۷۲۱ـ۷۵۷ق)، بازگو کرد و او نیز با عبارت پردازی های ادبی و بعضاً طولانی و اضافاتی از جانب خویش، چون ایجاد ارتباط میان داستان ها و وقایع جداگانه و آوردن قطعاتی از اشعار شعرا، آن را در مدت سه ماه به نگارش درآورد (ذیحجۀ ۷۵۶ق ـ صفر ۷۵۷ق) و تحفةالنظار فی غرائب الامصار و العجایب الاسفار نام نهاد که در نزد اهل دانش به رحلۀ ابن بطوطه شهرت دارد. ابن بطوطه بزرگ ترین جهانگرد مسلمان است که پیش از مارکو پولو به سیر و سفر پرداخت و سفرنامۀ خود را منتشر کرد. با آن که برخی از نویسندگان و دانشمندان معاصر وی چون ابن خلدون و ابن خطیب به سفرنامۀ ابن بطوطه اشاره داشته اند، اما این اثر در میان مسلمانان چندان بازتاب و شهرتی نداشت. در قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی، دانشمندان و اسلام شناسان اروپایی به تصحیح و ترجمۀ بخش هایی از این کتاب به زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، و پرتغالی اقدام کردند. محمدعلی موحد این کتاب را با عنوان سفرنامه ابن بطوطه به فارسی ترجمه و منتشر کرد (تهران، ۱۳۴۸ش).

پیشنهاد کاربران

سفرنامه ابن بطوطه یکی از مشهورترین کتابهای جفرافیایی است. نویسنده این کتاب ابن بطوطه است. این کتاب نتیجه سفرهای طولانی ابن بطوطه است که در سال ۷۲۵ هجری قمری آغاز شد و در سال ۷۵۴هجری قمری پایان یافت واین سفرها ۲۹ سال ونیم بطول انجامید. به راستی کتاب سفرنامه ابن بطوطه حاصل چندین سفر پی در پی و طولانی نویسنده به دوردنیا است. چنانکه به بیشترین شهرهای سرشناس دوران خودش سفر کرده وبیشتر کشورهای آسیا و آفریقا وقسمتی از قاره اروپا نیز دیدن کرده است، ولی از دو قاره آمریکای شمالی وجنوبی واسترالیا دیدن نکرده است، چونکه در آن زمان جهان به ۷ آسمان و هفت دریا و هفت اقلیم تقسیم می شد و جهان همانند سینی تصور می شد که سلسله کوه قاف آن را احاطه کرده است تا آب دریاها از آن به بیرون نریزند. هفت دریا عبارت بودند از دریای فارس، دریای روم، دریای هند، دریای مازندران، دریای قلزم، دریای اقیانوس و دریای زنگبار
...
[مشاهده متن کامل]

اهمیت این کتاب
از آنجا که این کتاب یکی از کتابهای فراگیر جغرافیایی است و اهمیت تاریخی نیز دارد، این کتاب به ۴۰ زبان زنده جهان برگردان شده است. نخستین برگردان آن به زبان انگلیسی بوده، سپس به زبان فرانسوی و به زبان پرتغالی برگردان شده است.
MAP OF TRAVEL
آغاز سفرنامه
سفرنامه ابن بطوطه که مدت ۲۹ سال ونیم بطول انجامیده، در روز پنجشنبه ۶ تیر سال ۷۰۴ هجری خورشیدی آغاز شد وبا بازگشت ایشان به شهر فاس پایتخت ابی عنان المرینی پادشاه مراکش در پایان دی ماه سال ۷۳۳ خورشیدی پایان یافت.
دراین جهانگردی دور و دراز و پر رنج در آن گاه که سفر بر روی چهارپایان از قبیل اسب، الاغ، استر وشتر بود نویسنده از سرزمینهای شناخته شده دوران خود دیدن می کند، نخست از: مراکش و شهرهای آن، سپس موریتانی، الجزایر، تونس، لیبی، مصر، شهر قاهره، صعید مصر، دریای سرخ، مینا عیذاب، صحرای شرقی مصر، سینا، فلسطین و شهرهای بزرگ آن بیروت، آسان البقا، ترابلس، جبل لبنان، بعلبک، دمشق، حمص، حماة، معرة النعمان، حلب، الساحل السوری، وحصون اسماعیلیه، حجاز، اردن.
درسال ۷۲۶ قمری به مکه رفته وفریضه حج را ادا کرد. سپس از حجاز به عراق رفته و از شهرهای آن مانند: کوفه، بصره، بغداد، تکریت، موصل، دیدن کرده، دوباره به حجاز برگشته وبه مکه رفته سال ۷۲۷ وبرای بار دوم فریضه حج را ادا کرد. دوباره از شهرهای عربستان دیدن کرده و در سال ۷۲۸ برای بار سوم به مکه رفته وفریضه حج را ادا کرده، واز آنجا از راه ایران به شام رفته ولیکن دوباره به مکه برگشته وبرای بار چهارم فریضه حج را ادا کرده، بعداً از مکه به یمن رفته، از یمن به جده برگشته و از آنجا از راه بحر احمر به کناره سودان وشرق آفریقا، سومالی، کنیا، تانزانیا، سپس دوباره برگشت به جزیره عرب و سپس به یمن جنوبی و ظفار و از آنجا از راه خلیج فارس که آن را بحر فارس نامیده است به ایران رفت و در آغاز راه به مینا ب و رودان و روستا های کوچک رفت وبعد به بندر جرون و از راه کهورستان، کوخرد به لار رفت واز لار به خنج که در آن زمان ( خنج بال ) می نامیدند، و سپس از روستای کوهیج که از مراکز دانش و دانش شرعی در آن دوران بود دیدن کرد و ازآنجا از راه خلیج فارس راهی بحرین شد، و از قطیف، و احسا، و یمامه در کشور عربستان سعودی دیدن کرد، و سپس برای بار پنجم در سال ۷۳۲ قمری به مکه رفت و فریضه حج را ادا کرد، از مکه به جده رفت از آنجا دوباره آهنگ یمن را کرد، ولی موفق نشد، از جده به عیذاب رفت و از آنجا دوباره به قاهره واز آنجا رهسپار سرزمین شام شد واز غزه وشهرهای الخلیل، بیت المقدس، رمله، عکا، نابلس، و جبله ولاذقیه دیدن کرد، واز آنجا به ترکیه رفت، و پس ترکیه به منطقهٔ کریمه ( در جنوب روسیه ) و سپس از شهر سرای پایتخت ملک السلطان محمد اوزبک که در کنار رود ولگا واقع بود دیدن کرد. و بعد به شهر بلغار رفت. پس از بلغار آهنگ داشت که به سرزمین تاریک یعنی مناطق شمال قاره آسیا یعنی سیبری واطراف آن برود ولیکن موفق نشد، دوباره به بلغار برگشت. و از آنجا به شهر حاجی ترخان یعنی ( آستراخان ) رفتند، سپس به قسطنطینیه و جبال قفقاز و به آسیای میانه رفت واز شهرهای اسلامی این منطقه مانند: خوارزم، بخارا، سمرقند، نسف، ترمذ، واز شهر ترمذ به خراسان رفت واز شهرهای بلخ، هرات، تربت جام، توس، سرخس، نیشابور، و بسطام دیدن کرد، سپس به کابل و غزنه و سپس وارد هند شد.
در هند ۹ سال نزد پادشاه هند که محمد شاه نام داشت، ماند و مورد عنایت او قرار گرفت و به دستور پادشاه هند به سمت قاضی القضات برگزیده شد.
پس از زمانی برای رساندن پیغام پادشاه هند به پادشاه چین به دستور پادشاه هند رهسپار چین شد، و در راه سفرش به چین از شهرهای هند مانند: دهلی، کالیور، دولت آباد، و در کناره الملیبار از شهرهای هنور، انو سرور، فاکنور، منجرور، هلی، جوزفتن، ده فتن، بدفتن و قالقوط ( بندر کلکته ) دیدن کردند، واز قالقوط سوار دریا شده و به جزیره ذیبه المهل یعنی ( مالدیو ) رفت و در آنجا ازدواج کرد، و از سوی حاکم مالدیو به سمت قاضی شهر گماشته شد و یک سال ونیم در آنجا ماند، پس از مالدیو به جزیره سرندیب ( سیلان ) یا ( سریلانکا ) رفت، دوباره از آنجا به سواحل ملیبار و هند برگشت، وسپس برای بار دوم به جزیره ذیبه المهل برگشت و از آنجا به بنگال ( بنگلادش ) و کوهستانهای کامرو ( آسام ) رفتند، سپس به سرزمین برهنکار ( برمه ) واز آنجا به جاوه ( اندونزی ) رفت. واز آنجا به مل جاوه ( شبه جزیره ملایو ) و سپس به چین رسید واز شهرهای جنوب چین مانند: الزیتون ( شوان شوفو ) و چین کلان، و قنجنفو، والخنسا ( هانگ شو ) رفت واز آنجا به ختن ( شمال چین ) رفت و سپس به سانشیق خان بالق ( یعنی پکن ) رسید.
پس از اینکه به پکن رسید نتوانست پیغام پادشاه هند را به پادشاه چین برسانند چونکه پادشاه چین برای سرکوبی وجنگ با پسر عمویش که بر علیه او شورش کرده بود از پایتخت بیرون شده بود، در این جنگ پادشاه چین کشته می شود و پسر عمویش به جای او پادشاه جدید گزینش می شود، بنا براین ابن بطوطه ا . . .

بپرس