سفرساز. [ س َ ف َ ] ( نف مرکب ) آهنگ سفرکننده. مسافر : نخواندی که جان چون سفرساز گشت از آن کس که آمد بدو بازگشت.نظامی.ز اول صبح تا به نیمه روزمن سفرساز و او مسافرسوز.نظامی.
{supplier} [گردشگری و جهانگردی] شرکتی که اجزای اساسی سفر، مانند وسایل حمل ونقل یا واحد اقامتی، را فراهم می کند