سفارش

/sefAreS/

مترادف سفارش: تأکید، توصیه، اندرز، نصیحت، وصیت، دستور، فرمان، فرمایش، درخواست

برابر پارسی: سپارش

معنی انگلیسی:
recommendation, enjoinment, instruction, order

لغت نامه دهخدا

سفارش. [ س ِ رِ ] ( اِمص ) سپارش. اسم مصدر از سپاردن ، سپردن. توصیه در نگاهداری و محافظت چیزی یا اجرای امری. ( فرهنگ فارسی معین ). سپارش و شفاعت. ( آنندراج ). || دستور دادن. فرمایش. || ( اِ ) دستور. فرمان. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

سپارش، دستور، فرمان، دستوربرای انجام دادن کاری
( اسم ) ۱ - توصیه در نگاهداری و محافظت چیزی یا اجرای امری . ۲ - دستور دادن فرمایش . ۳ - ( اسم ) دستور فرمان . جمع سفارشات ( به سیاق عربی ) .

فرهنگ معین

(س رِ ) (اِمص . ) ۱ - دستور دادن . ۲ - دستور برای انجام کار یا نگهداری از چیزی .

فرهنگ عمید

دستور برای انجام دادن کاری یا نگه داری چیزی، دستور، فرمان.

واژه نامه بختیاریکا

سهدی

مترادف ها

order (اسم)
سامان، ساز، امر، سیاق، دسته، ترتیب، نظم، ارایش، انجمن، حواله، خط، دستور، فرمان، نوع، مقام، صنف، زمره، رسم، ارجاع، فرمایش، ضابطه، ردیف، رتبه، امریه، انتظام، ایین، سفارش، طرز قرار گیری، راسته، نظام، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروه خاصی، دسته اجتماعی، درمان

instruction (اسم)
دستورالعمل، راهنمایی، فرمان، اموزش، سفارش

فارسی به عربی

اطراء
( سفارش (دادن ) ) طلب رسمی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه سفارش از ریشه واژه ی سپارش هست خود این واژه از ریشه ی سه واژه ی سه پایه و رش فارسی هست که پ به ف تغییر فارسی هست.
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

سفارشسفارشسفارشسفارشسفارشسفارش
پاسخ به بهنام رضایی:
1 - زبان فارسی با سانسکریت برخی واژه های هم ریشه دارند ولی قرار نیست همه واژه ها مشترک باشند همانند زبان ترکی و مغولی که واژه های مشترک زیادی دارند ولی همگی یکسان نیستند .
2 - شما نگرش زبانش شناسها را نمی پذیرید و مانند جوکهای جمله سازی غضنفر برای خودتان واژه ها را تحلیل می نمایید .
...
[مشاهده متن کامل]

3 - عثمان مرت سرپرست بنیاد زبان ترک گفت: زبان ترکی از زبان فارسی بسیار تأثیر پذیرفته، حتی ریشه بسیاری از واژگان ترکی، فارسی است.
4 - پروفسور ایلبر اورتایلی:40 درصد از واژگان زبان ترکی با زبان فارسی مشترک هستند و سه زبان فارسی و عربی و ترکی سه گانه زبان اصلی منطقه به شمار می رود و شرط دانستن فرهنگ منطقه تسلط به این سه زبان است.
5 - واژه سوپور که شما نوشته اید هیچ ریشه مشخصی ندارد حتی در ترکیه از واژه فارسی چوپچو برای رفتگر بهره می برند .

بنظرم کسانی مثل جرارد دورفر که تورکولوگ هشتند و فارسی رو هم مطالعه کردند و میگن تاثیر ترکی از فارسی میانه مشهوده باید بجای زبان رسمی زمان عامیانه فارسی رو مطالعه کنند تا بفهمند چی شده. زبان عامیانه بیس هست نگاه کن جمله زیر رو فارسیه ولی در اصل کلا ترکیه
...
[مشاهده متن کامل]

ازم استدی یعنی از من گرفتی
اینجا ازم ترکی شده از من نتیجه از من از ازم ترکی یعنی خودم گرفته شده دوما استندی یعنی ستاندی ترکی هست کاملا نشون میده چجوری از ترکی مشتق شده. من اصلا با فارسی کاری ندارم نه دنبال کوچک کردنشم نه بزرگ کردنش درد من اینه کلمات ترکی رو فارسی معنی می میکنند و اگر اشتباه کنند کلمات ترکی از بین میره. چه دشمنی با فارسی داریم. مشکل رفتار سیاسی زبانشناسان هم هست. یکی مثل دهخدا کلا همه چیزو جلوش نوشته معادل فارسی یعنی کلمه فارسی نیست بعد کلی ادم میومدند میگفتن معادل فارسی رو بردار درد خیلی ها حقیقت نیست مخفی کردن حقیقت هست. .

نکته جالب دیگه اینه این کلماتی که میگن پهلوی و اینا توی لری و کردی نیست ولی توی ترکی هست. نکته جالبتر اینه کلمات ترکی بر اساس گرامرشون اکثرا اولشون ی یا الف دارن که به مرور حذف شدند و جالبه پهلوی هم همینه
...
[مشاهده متن کامل]
در حالی که زبانهای هند اروپایی همچین قاعده ای ندارند. نکته بعدی اینه همه با هم فرق دارند یعنی توی اوستا نیست توی پهلوی هست یا برعکس ابن نشون میده این توالی ساختگی هست. گرامر پهلوی و اوستا هیچ ربطی به فارسی نداره ولی فارسی گرامرش با ترکی یکی هست. حروف اضافه توی فارسی اصلا در اوستا و پهلوی نیست ولی یکباره ظاهر شده توی فارسی، زبانی که التصاقی نیست و نمیتونه کلمه بسازه از کجا این کلمات و اضافات رو اورده اینا سوالات اساسی هست و نشون میده مطالب خلاف واقعیته دکتر محمد صدیق در مورد همین رابطه ترکی و فارسی کتاب جامعی داره و فارسی و فرزند خوانده زبان ترکی میدونه ایشونم بدون دانش هستن ایا. اونم در کتابش کامل توضیح داره. ببین اگه کلمات رو درست ریشه یابی نکنی میدونی چی میشه بزار بگم بیشترین ضرر رو خودتون میکنید یعنی کلی کلمه بر اساس کلماتی که میگید فارسیه میسازید کلی زمان میگذره بعد صد سال و کلی زحمت یکی میاد میگه فلان کلمه فارسی نیست تمام زحماتت هدر میره. ترکی ریشه هم کلمه منفردا معین مستقل داره. سیپیرمک یعنی جمع کردن و جارو کردن. سیپیرگه یعنی جارو. سیپر و کلی کلمه دیگه با این ریشه معنی دارند. بودن یک گلمه در یک متن یعنی در اون زمان استفاده میشده هزار شال دیگه هم میتونی یک کلمه ترکی رو توی فارسی نشون بدی بگی چون اینجا نوشته پس فارسیه. این اثبات فارسی یا ترکی بودن چیزی نیست اگه این اثباته همینا توی اوستا نیست پس فارسی نیست، اینجا بحث اصلی استنباط غیر منطقی هست. شما فقط میگی چون اینجا نوشته شده فارسیه ما میگیم نه ریشه ملاکه و ابن ریشه ترکی هست تمام کلماتی که پسوند ده، نده، دن، گی، گا، اق، اوق دارند ترکی هستند چون این گرامر کلمات ترکی هست.

فارسی همش از ترکی وارد شده زبان کلاسیک کجا بود بخدا همش رو با جعل رفرنس میسازین، فارسی گرامر فعلعاش کلا ترکی هست التصاقیه، ضمایرش ترکی هست. من، او ، اونها اینا از کجا اومده، دیدن هیچیش توی سانسکریت نیست
...
[مشاهده متن کامل]
اومدن پهلوی رو جعل کردن انداختن وسط. واسه ترکی هر کلمه ریشه داره کلی مشتقات داره ریشه معنی مستقل داره قابل قبول نیست ولی یدون ابیسپاردن میارین میگین خودشه. تازه غربی ها کلی ادم دارن در راستای منافعشون مینویسه نمونش نشانیان ارمنی در ترکیه تمام کلمات ترکی رو براش ریشه جعل میکنه بگه ترکی نیست یعنی فکر میکنی نمیدونم رفرنس از کجا میارید ادمی که ده سال بخاطر توهین متعدد به دولت ترکیه رفته زندان فقط. واقعیت با تبلیغات و بازی سیاسی غرب فرق داره. این ادم چجوری میشه بی طرف باشه، طرف کلمه قاشق که دیگه ایرانی ها هم میگن ترکیه به کپچک و کپچه و این چیزا وصل میکنه بگه ترکی نیست یکی نیست بهش بگه اصلا کپچه رو از کجا دراوردی. قاشق از قشیمک به معنای کشیدن و کندن میاد که با قشو شانه مخصوص اسب از یک ریشه هست. وقتی طرف رو میبینی نمونه کارشو میدونی چه خبره. برای من زبانی که ضمایرش ترکی هست گرامرش ترکی هست فعلهای پایه همه ترکی هست یعنی زبان از روی ترکی درست شده اینقدر واضحه حقیقت. بودن چیزی در پهلوی یا شباهتش به معنای ترکی نبودن نیست پهلوی هم کلمه ترکی وام گرفته. مگه واحد ترکی ارشین توی پهلوی نیست. در یک کلمه پهلوی یعنی جعل کلمات

مدیاتک جان نوشتن نظرات یک نفر دیگه سند نیست سند استدلال منطقی هست. سیپیرمک یعنی جمع اوری کردن، جارو کردن، برداشتن چیزی، سیپاریش از همین ریشه هست. خیلی ها گول مقالات جعلی رو میخورند طرف میبینه نوشتی توی
...
[مشاهده متن کامل]
پهلوی هست نمیره اصلا چک کنه ببینه درسته یا نه اونم میگه اره فارسیه. نظر به تنهایی سند نیست منم میگم ترکیه به گفتن نیست به ادله هست. خود کلمه رو با خود کلمه معنی میکنی، سیپاریش از سپوردن اینم شد دلیل منم دارم میگم سیپاریش از سیپیرمک. حداقل میدونیم سیپیرمک یعنی جمع کردن، برداشتن ولی سپوردن توی فارسی ریشه نداره که معنی کنی التصاقی نیست که ریشه در بیاری. بعدشم کلمه داری میگی ساختارش ترکی هست اون دن تهش چیه. کلمه ریشه ترکی تمام مشتقات رو درست معنی میده. سوما در اوستا، سانسکریت و گروه چنین کلمه ای نیست. خب از کجا اختراع شده تازه در پهلوی آبیسپوردن رو میگه سپردن هست که ربطی نداره، کلمات پهلوی رو همینجوری معنی میکنند. ریشش ابیس هست اصلا ربطی به سپردن نداره. استدلال کی منطقی تره. تازه اگه خوانششون از متن هم دستکاری ندشه باشه. بعد فقط این نیست وقتی اکثر فعلهای فارسی ترکی هست اونو میخای چی بگی

پاسخ به بهنام رضایی :
1 - شما هیچ دانشی درباره هیچ زبانی ندارید چرا که گمان می کنید با نوشتن چند پست پی در پی می توانید زبان نوینی بسازید .
2 - زبان فارسی تنها زبان کلاسیک زنده جهان می باشد .
3 - Fars�a sipāriş سپارش "emanet, teslimat" s�zc�ğ�nden alıntıdır. Fars�a s�zc�k Fars�a sipurdan, sipār - سپردن, سپار " ( bir işi veya şeyi ) emanet etmek, ısmarlamak, g�venli bir yere teslim etmek" fiilinden iş sonekiyle t�retilmiştir. Bu s�zc�k Orta Fars�a ( Pehlevice veya Part�a ) aynı anlama gelen apispārtan, apispār - fiilinden evrilmiştir
...
[مشاهده متن کامل]

4 - یک مقدار به جای توهم به تفکر بپردازید .

حالا توضیح ریشه ترکی از سپمک یعنی عمل پخش کردن گندم روی زمین با دست سپمک گفته میشه که بمعنی پرتاب، پخش کردن، ریختن و حتی جابجا کردن در حالتهای گوناگون استفاده میشه. مشتقات
سپر:وسیله ای که باهاش شمشیر یا هر چیزی رو به عقب پرت میکنی. کلمه امری هست حالت پرتاب کننده
...
[مشاهده متن کامل]

سفر:یعنی جایی رفتن
سفره ( سپره ) :روش چیزی پخش و سپیلمیش میشه چیده میشه
سفیر:فرستاده شده. انداختن کسی به مقامی
سفارش:فعل مرتبط سفارش دادن هست، یعنی درخواست انتقال و پخش کردن و دادن. با توجه به اینکه سفارش در ترکی سیپاریش تلفظ میشه احتمالا از ریشه سیپیرمک هست یعنی جمع کردن، جارو کردن، گرفتن و ربطی به سپمک نداشته باشه
سپری شدن:گذشتن و رد شدن
ساپان یا سپن:یعنی پرت کننده، پخش کننده، انتقال دهنده
یره سپیلمک:زمین خوردن.
تمام این کلمات با این ریشه معنی کامل و صحیح دارند ولی در فارسی هیچ ارتباطی بین سپر و سپری شدن نیست. هیچ ارتباطی بین سپر و سفارش نیست. همه بی ربط هستند. ضمن اینکه کلی فعل دیگه داریم که اولش الف هست و از ترکی وارد فارسی شده و الفش حذف شده. مثل اخوندی شده خوندی. یعنی فعل اخوماک ترکی. اشنیدی شده شنیدی، ازدی شده زدی، یعنی مشخص شد کلماتی که اولش الف داره ترکی هست و خیلی ها الفش حذف شده.

داداش اینا همش ترکی هست اوپاردی ترکی هست یعنی بوسیدن نه بلعیدن. چیزی که میگین پهلوی کلا ترکی هست. پهلوی که میگین کی بوده اشکانیان تورک. تمام کلمات سلیقه ای و بی ربط فقط خواستن لینک درست کنند. مثال همین مطلب بالا کلمه زیر
...
[مشاهده متن کامل]

آبیسود الف رو در نظر نگرفته بیسود در نظر گرفته و همین معنی رو کرده تمام کلمات بالاش همین قاعده هست آبیسر، طبق همین قاعده میشه بی سر ولی نگاه کنید یه معنی تاج گفته یعنی هر جا هرجور دوست داشته معنی کرده هرچی دوست داشته حذف کرده. این کاملا غیر علمی و خنده دار هست. آبیسپوردن هم طبق قاعده بالا میشه بی سپوردن و تا جایی که ما میدونیم سپوختن معنی زشتی داره حالا شما بگید این چه زبانی که ریشه وجود نداره، قاعده ثابت نداره، کلمه در هر جا به دلخواه تفکیک میشه. هرچند شما انکار کنید و سعی در مخفی کردن کاملا میدونیم زبان انشعابی از ترکی هست هم گرامر هم کلمات

در این چیزی که مک کنزی نوشته حتی کلمات دیگه هم خیلی جالبه ابستن میشه اعتماد. خب ابستن که میشه حامله هیچ ربطی به هم نداره. یعنی کلمات دیگه هم بی ربطه. آبراه اصلا بمعنی آبراه نیست. خارجی ها میدونند چیکار
...
[مشاهده متن کامل]
کردن حتی زبانشناسهایی مثل عمید و معین و دهخدا هم میدونند فقط شهامت گفتن حقیقت رو نداشتن. با اطمینان تمام میگم فارسی تماما ترکی هست و از ترکی مشتق شده تمامی فعل های پایه و کلمات ترکی هستند.

حتی خود کلمه سپمک ترکی به احتمال قوی از اسمک و اسپمک ترکی گرفته شده است یعنی وزیدن باد، جابجایی، برخورد، پخش شدن. کلمه ساپان وسیله پرتاب سنگ هم از همین ریشه. سپمک یعنی پخش کردن، پرتاب کردن، ریختن، انتقال
...
[مشاهده متن کامل]
دادن. فعل توصیفی هست کلی معنی داره. چیزی که شماها از پهلوی رفرنس میدین آبسپوردن هست. اب کجا رفت, ؟اصلا اولش الف هست نه فتحه. اصلا این چیزی که ارایه میدین ریشه نداره که دارین ریشه تحلیل میکنید. آبسر رو نوشته تاج آبسپوردن یه چیز دیگه، آبستام یه چیز دیگه خب این اب اینجا چیکارست که اینا هیچ ربطی به هم ندارند. باز تاکید میکنم فارسی زبان التصاقی نیست که بگی این ریشه فلان چیز اضاف شده معنیش میشه این بسار چیز اضافه شد میشه این همچین چیزی در کار نیست. فارسی فعل صرف میشه با وزن ترکی چیزی که در زبانهای هند اروپایی وجود نداره به اندازه کافی گویا هست همین که نشون بده این کلمات ترکی هستند. هر چیزی رو نمیشه بی قاعده یه چیز از اولش حذف کنی دوتا حرفم بندازی وسطش بگی اینه. این جور چیزها باید قاعده باشه یعنی برای همه کلمات صدق کنه. در ترکی بودن سفارش اصلا شکی نیست . تازه در ترکی سیپاریش تلفظ میشه که احتمال اینکه از سیپیرمک به معنی جمع اوردی و اوردن باشه گرفته شده باشه نه از سپمک به معنی پخش کردن. تمامی کلمات و فعلهای پایه ای فارسی ترکی هستند و پهلوی صرفا یک پروژه هست. آبسپوردن چه ربطی به سفارش داره اخه. به ابستن چه ارتباطی پیدا میکنه. ریشش اب هست

اقای مدیاتک دن سپردن داره چشم ادم رو در میاره بعد شما میگی فارسیه حداقل گرامر ترکی رو یاد بگیر هنوز خیلی ها نمیدونند زبانهای هند اروپایی که فعل صرف نمیشه. دم، دی، دی قاعده صرف فعل ترکی هست اینقدر راحت
...
[مشاهده متن کامل]
فارسی هم کلا کلمات و قاعدش اینه التصاقیه یعنی ربطی به هند اروپایی نداره تازه طرف یک قدم جلو اومده ایسمارلاماگ رو میگه فارسیه، اصلا یه کلمه دیگه ایه. تمام کلمات با ریشه سپ ترکی هستند فارسی اصلا زبان التصاقی نیست که از یک ریشه کلی کلمه بسازه، نهایتا از یک چیز سک دونه یا دوتا داشته باشه نه اینکه با قاعده ترکی کلی کلمه ساخته شده باشه اینو متوجه بشین. یعنی در بطن زبانهایی هند اروپایی اصلا همچین قابلیتی نیست که از یک ریشه کلی کلمه با التصاق بسازه. این نشون میده دوستان هیچ شناختی از زبانها ندارند

یا نمونه دیگر نوشته ابستام همینجوری جلوش نوشته ابستان بعد ابستن، بعد میان میگن ستان فارسی هست مثل ترکمنستان، این کار علمی نیست حدسیاته. کلمه ای که دن داره یعنی ساختار ترکی هست تازه جلوشم نوشته گذشته کامل
...
[مشاهده متن کامل]
و میدونید که دن در ترکی گذتشه کامل میسازه بخاطره همینه میگم پهلوی رو قبول ندارم یجوری بازی با کلمات برای ریشه سازی هست و اینقدرم بی ربطه. برادر این کلمات همگی ترکی هستند. سپارش، ساپان، سفیر، سفره، سفر، سپری همشون از فعل سپمک ترکی اخذ شده اند. و این خیلی واضح هست. ابسپوردن کلا یه چیز دیگه هست ضمنا تا دیروز میگفتین نرچی اولش ا بیاد منفی میشه چرا اینجا قاعدتون کار نمیکنه. اتفاقا الف ابتدای تمام فعلهایی که ترکی وارد فارسی شده هست و حذف کردن. اشنیدی، استاندی، ازدی اینا ترکی هستن و همونین که مبگین شنیدن، ستاندن، زدن. کلا فارسی همه چیزش ترکی هست.

همین چیزی که جناب فرتاش پست کرده رو نگاه کنید. آبسر میشه افسار معنیش میشه تاج. سوال کلمه ای که دقیقا نوشته شده آبسر چجوری از خودشون به افسار تغیر پیدا میکنه و چرا معنی یه چیز دیگست این یعنی کار فله ای
...
[مشاهده متن کامل]
از روی حدسیات. اینجوری میان میگن توی پهلوی فلان چیز هست. بعد یک رفرنس پاینتر ابستن هست چرا اون نشد افستان. ?چون اینا کار علمی نیست جعلیات هست. کلمه ترکی رو میگه فارسی بعد رفرنسی که ارایه میده یکسری تبدیلات بی ربط هست.

کلمه ای که اوردی میگی پهلوی کلا یه چیز دیگه هست ابسپوردن، ابش کجا رفت فقط یذره شباهت داشته باشه میگه خودشه. اونوقت مصدر سازی با فرمول ترکی چیکار میکنه یعنی ته کلمه دن چی میگه. توی پهلوی کلمات به ترکی ختم میشن همه هم گوششون درازه مگه نه.
فرتاش جان بردن خودش فعل ترکی هست با تلفظ قدیم با فتحه تلفظ میشه در دیوان کاشغری هم هست. وردن هست که قبلا بردن میگفتند. بعد سفارش اصلا حتی ربطی به این کلمه نداره. سفارش از ریشه سپمک هست یعنی پخش کردن با سبد و سفره و سفر از یک ریشه بوده و ترکی هستند.
وای خدا یکی گفته ایسمارلاماک از سفارش گرفته شده. بابا این فعل یعنی پذیرایی اصلا ربطی به سفارش نداره دوما سفارش ترکی هست از سپمک ترکی گرفته شده. تمام کلمات سفارش، سفر، سفیر، سپری، سپردن، سفره از ریشه سپمک
...
[مشاهده متن کامل]
ترکی هستند و در این اصلا شکی نیست وقتی کلمات ترکی حال حاضر رو اشتباه ترجمه میکنید میخاید کلمه قدیمی رو ریشه یابی کنید

سپارش ترکی هست. ایسمارلاماک یعنی پذیرایی
ترکی از ریشه سپمک به معنی پخش شدن فقط اینجا از س اول کلمه استفاده شده
کلمات هم ریشه
سپر
سفر
سفیر
سپری
سفارش
سبد
سفره
سپردن
ساپان
سپیلمک
همشون از فعل سپمک ترکی به معنای پخش کردن، ریختن، انتقال دادن، گذشتن، زمین زدن گرفته شده است. این فعل بخاطر تداعی عمل پخش و پرتاب کردن معانی زیادی داره
...
[مشاهده متن کامل]

با سلام
"وصیت" می باشد.
https://itarhdars. ir/product - category/daily/
" سختی ":سفارش.
به لری سفارش را ( سختی ) می گویند.
سفارش: سفارش کردن، سپاردن، توصیه ، وصیت
۱ - درخواست کردن به دیگر ی تا کاری را انجام دهد یا چیزی یا مالی را نگاه داری کند
۲ - امر کردن یا به دیگر ی فرمودن تا کاری انجام دهد یا چیز یا مالی را نگاه داری کند
۳ - امردبودن یا درخواست بودن بر حسب مقام گویند متفاوت است
در پاسخ به جناب اورخان رحمتلو :
1 - سفارش از واژه سپردن گرفته شده و فارسی است
2 - ایسمارلاماق در ترکی از سفارش فارسی گرفته شده و فارسی است
خواست
به معنی وصیت، دستور، فرمان می باشد
https://www. testfa. com/quiz
سفارش در ترکی میشود ===ایسمارلاماق ، و تاپشیرماق
مهران جان سوز سواریج سفارش نیست بلکه پرسش برای سفارش است ؛
سواریج از سورماق یعنی پرسیدن
اگر در کلمه سراغ راجب سورایج که تلفظ محلی سورشماق و سورماق هست
...
[مشاهده متن کامل]

اگر شما از منظر اینکه پرسیدن میشود بگید درسته ولی ( سفارش ) فارسی هست
نتیجه ؛؛
■ ترکی سفارش میشه =ایسمارلاما و تاپشیرما از تاپشیرماق یعنی جا نگه داشتن
■ فارسی سفارش ( سپارش معرب ) میشه سپارش از سپردن یعنی جا نگه
داشتن

سفارش در ترکی میشود ===ایسمارلاماق ، و تاپشیرماق
مهران جان سوز سواریج سفارش نیست بلکه پرسش برای سفارش است ؛
سواریج از سورماق یعنی پرسیدن
اگر در کلمه سراغ راجب سورایج که تلفظ محلی سورشماق و سورماق هست
اگر شما از منظر اینکه پرسیدن میشود بگید درسته ولی ( سفارش ) فارسی هست
در رویه های ( 3 ) ، ( 61 ) ، ( 75 ) ، ( 137 ) از نبیگِ ( ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) ) به نویسندگی مک کنزی درباره واژه ( سپردن ) و دگرریختهای آن ( با پیشوندها ) چنین آمده است:
و در رویه ( 61 ) از نبیگِ نامبرده درباره واژه ( اوباردن:فروبردن، بلعیدن ) نیز آمده است:
سفارشسفارشسفارشسفارشسفارش
واکاوی واژه سپردن /سفارش :
اُسپاردن یا اُسپوردن از یک بخشِ پیشوندی و یک بخشِ کارواژه می باشد:
بخش نخست: ( سِ یا اُس ) :پیشوندِ جدایی ناپذیر در زبان پارسی است که به معنای ( بیرون، به بیرون ) می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

بخش کارواژه: پاردن یا پوردن در زبان پارسی کنونی به دیسه ی ( بردن ) در آمده است.
بمانند واژه ی ( اوپارتَن یا اوباردن ) که در زبان پهلوی به معنای ( فروبردن، بلعیدن ) بوده و همانطور که می دانیم ( او ) در زبان پهلوی همان ( فرو ) است و ( پاردن ) همان ( بردن ) است.

این واژه برگرفته از واژگان پارسی باستان و اوستایی و پهلوی است ( سپاردن، اسپاردن، سپردن ) :
اوستایی:SPARAITI
پارسی باستان: ASPARA، SPAR
پهلوی:سپوردن، اسپار، اُسپوردن، اسپورتن و. . .
Place order
وصیت
واژه سفارش=
سفارش در فارسی در اصل معرب شده سپارش هست
مثل ( ژوپین_پیل_پادافره_سپید و . . . . )
سپارش از بن مضارع سپردن به اضافه ش بدست میاد
سپردن/ امر=بسپار/بن مضارع=سپار
و ش به اضافه بن مضارع در دستور زبان فارسی واژه سازی میکنه مثل=
...
[مشاهده متن کامل]

فرورانش
گردش
نرمش
ورزش
که تمامی این واژگان با افزودن ش به بن مضارع ساخته شدند
دروغ گفتن از روی تعصب به مراتب بدتر از جهله
و مطمئنا دعوی شما بیش از نقل قولی از پانترک ها نیست
جهل شما از روی حمق نیست، بلکه از روی تعصبی هست که سبب میشه با چشمان بسته پیروی کنید
باتشکر

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)

بپرس