سغب

لغت نامه دهخدا

سغب. [ س َ / س َ غ َ ] ( ع اِمص ) گرسنگی. ( بحر الجواهر ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). گرسنه شدن.

سغب. [ س َ غ َ ] ( ع اِمص ) تشنگی و این کلمه مستعمل نیست. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

تشنگی و این کلمه مستعمل نیست

فرهنگ عمید

۱. گرسنگی.
۲. درماندگی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
«سَغَب» (بر وزن غضب) به معنای «گرسنگی» است; بنابراین، «یوم ذی مسغبة» به معنای روز گرسنگی است، گرچه همیشه گرسنگان در جوامع بشری بوده اند، ولی این تعبیر، تأکیدی است بر اطعام گرسنگان در ایام قحطی و خشکسالی و مانند آن، برای اهمیت این موضوع، و الا اطعام گرسنگان همیشه از افضل اعمال بوده و هست.
گرسنگی. همچنین است مسغبه که مصدر میمی است. راغب گرسنگی توأم با زحمت گفته است در اقرب گوید: گفته‏اند آن فقط گرسنگی است که با رنج همراه باشد. طبرسی مطلق گرسنگی گفته است . یا اطعامی در روز گرسنگی به یتیمی که دارای قرابت است. این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده است در نهج البلاغه خطبه 109 فرموده: «وَ هَلْ زَوَّدْتُمْ اِلّا السَّعْبَ» آیا دنیا جز گرسنگی به آنهازادی داد؟.

پیشنهاد کاربران

بپرس