سعیط

لغت نامه دهخدا

سعیط. [ س َ ] ( ع اِ ) دُردی می. ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). || بوی خوش از می واز هر چیزی. || بوی تند. || درخت بان. || روغن خردل و تندی بوی خردل و حدت آن. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران