سعل

لغت نامه دهخدا

سعل. [ س َ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) خرمای دانه سخت ناکرده خشک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

خرمای دانه سخت ناکرده خشک .

پیشنهاد کاربران

زیر سوال بردن، مسعله داشتن با خود، به شکل مسعله نگاه کردن، تحت سوال و پرسش قرار دادن،
از ریشه سعال ( سوال ) ، جای پرسش از خود داشتن ،
جلوگیری