سعد الدوله ابوالمعالی شریف که معمولاً با لقب خود، سعد الدوله ( عربی: سعد الدولة ) شناخته می شود، دومین فرمانروای امارت حمدانی حلب بود که این امارت بیشتر شمال سوریه را در بر می گرفت. او پسر سیف الدوله و سیف الدوله بنیانگذار این امارت بود. او زمانی تاج وتخت را وارث شد که جوان بود و بیزانسی ها طی تهاجم بزرگ خود در عرض دو سال کنترل بخش های غربی قلمرو او را به دست گرفتند؛ بدین ترتیب، حلب به یک کشور خراج گزار تبدیل شد. سعد تا سال ۹۷۷ با انبوهی از شورش ها و ناآرامی ها مواجه بود، بطوریکه حتی نتوانست وارد پایتخت خود که تحت کنترل قرغویه، وزیر پدرش قرار داشت بشود. اما با حفظ روابط نزدیک با آل بویه، او موفق شد قدرت خود را در بخش هایی از جزیره تثبیت کند. ولی حکومت او به زودی با شورش دیگری مواجه شد: یکی از فرماندهان وی به نام «بکجور» که توسط خلافت فاطمیان پشتیبانی می شد. سعد به کمک بیزانس بسیار تکیه می کرد، ولی همچنان میان وفاداری به امپراتور بیزانس، آل بویه یا به فاطمیان از خودش تردید نشان می داد.
سعدالدوله حاصل ازدواج سیف الدوله اولین امیر حلب و سکینه - دخترعموی سیف الدوله و خواهر ابو فراس ( پسرعموی سیف الدوله، شاعر درباری ) - بود. در زمان مرگ پدرش، در فوریهٔ ۹۶۷، او فقط پانزده سال داشت و در پایتخت امارت جزیره، یعنی در میافارقین ساکن بود. [ ۱] [ ۲] او برای جانشینی در امارت رقیبی نداشت، اما شرایطی که از دورهٔ پدرش به وی ارث رسیده بود شرایط بسیار بدی بود: امپراتور بیزانس، نیکفوروس دوم، اخیراً کیلیکیه را فتح کرده بود و به استان های شمالی و غربی آن حمله می کرد، ضمن آنکه سیف الدوله تا آخرین سال های زندگی اش گرفتار شورش های داخلی بود. [ ۱] [ ۳]
سعدالدوله در ژوئن یا ژوئیه ۹۶۷ به حلب رسید، حلب که سال ها توسط قرغویه، رئیس الوزرا و حاجبِ سیف الدوله اداره می شد. او تقریباً بلافاصله با شورش عمویش ابوفراس، که فرماندار حمص بود مواجه شد، و این شورش تا زمان مرگ ابوفراس در آوریل ۹۶۸ ادامه یافت. [ ۱] [ ۲] در همین زمان، حلب نیز توسط بیزانس تهدید می شد و سعدالدوله به توصیه قرغویه شهر را ترک کرد. بیزانس به حلب حمله نکرد، اما قرغویه و غلامانش ( بردگان نظامی ) فرصت را مناسب دیدند و بدین ترتیب قرغویه در حلب سر به شورش برداشت. پس از آن، سعدالدوله به همراه ۳۰۰ تن از یارانش، از شهری به شهر دیگر سرگردان بود؛ در سرزمین هایی که فقط اسماً تحت فرمانروایی او بودند. امید ورود به این سرزمین ها کمتر هم شد: حکّام ساروج، منبج و حران از حمایت از او خودداری کردند، و مادرش که در میافارقین بود نیز اجازه ورود وی را نداد. سعد سرانجام به حمص پناه برد. [ ۱] [ ۴] در این میان، بسیاری از حامیان قدیمی پدرش برای پیوستن به پسر عمویش ابوتغلب، امیر موصل، که از فرصتِ آشفتگی های پیش آمده برای گسترش قلمرو خود استفاده کرده بود، رفتند. بلافاصله پس از مرگ سیف الدوله، ابوطالب رقه را تصرف کرده و تا سال ۹۷۱ کنترل خود را بر استان های دیار بکر و دیار مضر گسترش داده بود. اما سعدالدوله که نمی توانست هیچ مقاومتی نسبت به از دست رفتن سرزمین هایش از خود نشان دهد، حتی ولایتعهدی پسرعمویش را نیز پذیرفت. [ ۴] [ ۵]



این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسعدالدوله حاصل ازدواج سیف الدوله اولین امیر حلب و سکینه - دخترعموی سیف الدوله و خواهر ابو فراس ( پسرعموی سیف الدوله، شاعر درباری ) - بود. در زمان مرگ پدرش، در فوریهٔ ۹۶۷، او فقط پانزده سال داشت و در پایتخت امارت جزیره، یعنی در میافارقین ساکن بود. [ ۱] [ ۲] او برای جانشینی در امارت رقیبی نداشت، اما شرایطی که از دورهٔ پدرش به وی ارث رسیده بود شرایط بسیار بدی بود: امپراتور بیزانس، نیکفوروس دوم، اخیراً کیلیکیه را فتح کرده بود و به استان های شمالی و غربی آن حمله می کرد، ضمن آنکه سیف الدوله تا آخرین سال های زندگی اش گرفتار شورش های داخلی بود. [ ۱] [ ۳]
سعدالدوله در ژوئن یا ژوئیه ۹۶۷ به حلب رسید، حلب که سال ها توسط قرغویه، رئیس الوزرا و حاجبِ سیف الدوله اداره می شد. او تقریباً بلافاصله با شورش عمویش ابوفراس، که فرماندار حمص بود مواجه شد، و این شورش تا زمان مرگ ابوفراس در آوریل ۹۶۸ ادامه یافت. [ ۱] [ ۲] در همین زمان، حلب نیز توسط بیزانس تهدید می شد و سعدالدوله به توصیه قرغویه شهر را ترک کرد. بیزانس به حلب حمله نکرد، اما قرغویه و غلامانش ( بردگان نظامی ) فرصت را مناسب دیدند و بدین ترتیب قرغویه در حلب سر به شورش برداشت. پس از آن، سعدالدوله به همراه ۳۰۰ تن از یارانش، از شهری به شهر دیگر سرگردان بود؛ در سرزمین هایی که فقط اسماً تحت فرمانروایی او بودند. امید ورود به این سرزمین ها کمتر هم شد: حکّام ساروج، منبج و حران از حمایت از او خودداری کردند، و مادرش که در میافارقین بود نیز اجازه ورود وی را نداد. سعد سرانجام به حمص پناه برد. [ ۱] [ ۴] در این میان، بسیاری از حامیان قدیمی پدرش برای پیوستن به پسر عمویش ابوتغلب، امیر موصل، که از فرصتِ آشفتگی های پیش آمده برای گسترش قلمرو خود استفاده کرده بود، رفتند. بلافاصله پس از مرگ سیف الدوله، ابوطالب رقه را تصرف کرده و تا سال ۹۷۱ کنترل خود را بر استان های دیار بکر و دیار مضر گسترش داده بود. اما سعدالدوله که نمی توانست هیچ مقاومتی نسبت به از دست رفتن سرزمین هایش از خود نشان دهد، حتی ولایتعهدی پسرعمویش را نیز پذیرفت. [ ۴] [ ۵]




wiki: سعدالدوله حمدانی