سعد ذابح. [ س َ دِ ب ِ ] ( اِخ ) منزل بیست و دوم از منازل قمر و آن دو ستاره است که میان آنها دوری بقدر یک ذراع و بطرف یکی از آنها کوکبی خورداست که آن را میخواهد ذبح کند. ( غیاث ) ( آنندراج ). نام منزلها از منازل ماه. ( مهذب الاسماء ) : استاده سعد ذابح و مریخ زیردست حلق حمل بریده بدان تیغ احمرش.
خاقانی.
سعد ذابح بهر قربان تیغ مریخ آخته جرم کیوانش چو سنگ مکی افسان دیده اند.
خاقانی.
ذابح ز خطر دهان گرفته سعد اخبیه را عنان گرفته.
نظامی.
فرهنگ فارسی
منزل بیست و دوم از منازل قمر و آن دو ستاره است که میان آنها دوری بقدر یک ذارع و بطرف یکی از آنها کوکبی خورد است که آنرا میخواهد ذبح کند . نام منزلها از منازل ماه .