سطاره

/sattAre/

لغت نامه دهخدا

سطاره. [ س َطْ طا رَ ] ( ع اِ ) مسطره. خطکش و در ادب فارسی بدون تشدید طا بکار رفته است :
تو راست باش تا دگران راستی کنند
دانی که بی سطاره نرفته است جدولی.
سعدی.

فرهنگ فارسی

خطکش، آلت چوبی یافلزی که با آن خطمستقیم رسم کنند
( اسم ) افزار جدول کشان و آن آلتی است پولادی یا چوبی یا استخوانی راست و مستقیم ( معمولا به طول ۲٠ تا ۵٠ سانتیمتر و به عرض ۳ تا ۵ ساتنیمتر ) که بدان خط مستقیم کشند مسطر . توضیح : همین کلمه است که به صورت ستاره ( مشدد و مخفف ) تحریف شده.
مسطره . خط کش و در ادب فارسی بدون تشدید طا بکار رفته است .

فرهنگ معین

(سَ طّ رِ یا رَ ) [ ع . سطارة ] (اِ. ) افزار جدول کشان ، مسطر.

فرهنگ عمید

آلت چوبی یا فلزی که به وسیلۀ آن خط مستقیم رسم می کنند، خط کش.

دانشنامه عمومی

سَطّاره یا سَطاره یا سَتّاره یا سَتاره در متن های ریاضی قدیمی تر فارسی و عربی به معنای خط کش نامدرج ( ابزاری که تنها با آن می توان خط راست کشید نه اینکه اندازه گیری کرد ) آمده است. در ریاضی منظور از آن وسیلهٔ ایده آلی است که فقط یک لبه نامحدود دارد و می توان با آن خط کشید یا خط موجودی را ادامه داد. در نقشه کشی مهندسی امروزه به آن اشل گویند.
منحصر کردن رسم شکل های هندسی با استفاده از سطاره و پرگار از محدودیت هایی بود که ریاضی دانان یونانی مطرح کردند. با این محدودیت هر نقطه را فقط با رسم دو خط متقاطع یا دو قوس متقاطع از دایره یا تقاطع خط با قوسی از دایره می توان پیدا کرد و اندازه گیری طول خط ( مثلاً با خط کش مدرج ) برای پیدا کردن نقطه انتهای آن مجاز نیست.
• ابزارهای اندازه گیری فلزکاری
• ابزارهای ریاضیاتی
• ترسیم فنی
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد ریاضی
عکس سطاره
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

خط کش

پیشنهاد کاربران

سطاره بروزن نقاله، برگرفته از زبان عربی. صفت مشبهه از ریشه سطر. یعنی سطر کش، خطکش

بپرس