دیکشنری
مترجم
بپرس
سست گوش
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سست گوش. [ س ُ ] ( ص مرکب ) مطیع و رام و فرمانبردار. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
مطیع و رام و فرمانبردار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها