دیکشنری
مترجم
بپرس
سست بینایی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سست بینایی. [ س ُ ] ( حامص مرکب ) کم بینایی. ( ناظم الاطباء ). ضعیف دید بودن.
فرهنگ فارسی
کم بینایی . ضعیف دید بودن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها