مترادف سریعا: به تعجیل، به سرعت، به شتاب، زود، فورا متضاد سریعا: به کندی معنی انگلیسی:
quickly, very soon, promptly, quick
مترادف ها
quickly(قید)
بزودی، سبک، بسرعت، سریعا
rapidly(قید)
سریعا
swiftly(قید)
سریعا
پیشنهاد کاربران
instantly. . ارادت. دکتر حسن هناره
سه سوته
در جا لهجه و گویش تهرانی فوراً
apace
in record time=very quickly
نه دیر ؛ زود. به سرعت. نه با فاصله ٔ بسیار. نه در زمانی طولانی. بفاصله ٔ کم از زمان : هر گلی پژمرده گردد زو نه دیر مرگ بفشارد همه در زیر غن. رودکی. من این لشکرم را یکایک نه دیر کنم یکسر از گنج و دینار سیر. فردوسی.