سرگوش گرفتن. [ س َ رِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) مطیع و منقاد شدن. ( آنندراج ) ( غیاث ) : شیران برهت جمله سرگوش گرفتندتا آهوی شیرافکن تو شیر کمین شد.موسی استرآبادی ( از آنندراج ).