سرگرد
/sargord/
مترادف سرگرد: یاور، افسر، فرمانده گردان | یاور، افسر، فرمانده گردان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
سرگرد. [ س َ گ ُ ] ( اِ مرکب ) درجه ای است در آرتش بالاتر از سروان و پایین تر ازسرهنگ دوم و علامت آن یک ستاره هشت پر بزرگ است که روی هر یک از دو دوش دارنده این درجه دوخته میشود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. [منسوخ] یاور.
دانشنامه عمومی
سرگرد (فیلم). سرگرد ( انگلیسی: Major ) فیلم هندی درام اکشن زندگی نامه ای است که در سال ۲۰۲۲ اکران گردید، کارگردانی این فیلم را ساشی کیران تیکا بر عهده داشت و داستان و فیلمنامه توسط آدیوی سش نوشته شده بود. داستان فیلم به زندگی سرگرد ساندیپ اونیکریشنان می پردازد که در جریان حملات نوامبر ۲۰۰۸ در بمبئی کشته شد. در این فیلم سش در نقش اونیکریشنان ظاهر شده است و بازیگران دیگر پراکاش راج، سوبهیتا دولیپالا، سایی منجرکار ( Saiee Manjrekar ) ، رواتهی، مورالی شارما و آنیش کوروویلا هستند. فیلم سرگرد توسط ماهش بابو انترتینمنت، سونی پیکچرز و ای پلاس اس موویز تولید شد.
فیلمبرداری به صورت همزمان به زبان های تلوگو و هندی انجام گرفت. داستان فیلم به زندگی شخصی و حرفه ای ساندیپ اونیکریشنان می پردازد. فیلمبرداری اصلی در ماه فوریه ۲۰۲۰ شروع و در دسامبر ۲۰۲۱ خاتمه یافت. فیلم در روز ۲۴ مهٔ ۲۰۲۲ در چند شهر منتخب در هند به صورت محدود اکران گردید و در روز ۳ ژوئن ۲۰۲۲ به صورت جهانی اکران شد. منتقدان در مورد این فیلم نظرات مثبتی را ابراز کردند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففیلمبرداری به صورت همزمان به زبان های تلوگو و هندی انجام گرفت. داستان فیلم به زندگی شخصی و حرفه ای ساندیپ اونیکریشنان می پردازد. فیلمبرداری اصلی در ماه فوریه ۲۰۲۰ شروع و در دسامبر ۲۰۲۱ خاتمه یافت. فیلم در روز ۲۴ مهٔ ۲۰۲۲ در چند شهر منتخب در هند به صورت محدود اکران گردید و در روز ۳ ژوئن ۲۰۲۲ به صورت جهانی اکران شد. منتقدان در مورد این فیلم نظرات مثبتی را ابراز کردند.

wiki: سرگرد (فیلم)
مترادف ها
سرگرد
پیشنهاد کاربران
سرگرد یکی از درجات افسری در نیروهای مسلح است که جایگاهی پایین تر از سرهنگ دوم و بالاتر از سروان دارد.
دارنده درجه سرگرد در نیروهای مسلح معمولاً فرمانده یک گردان است که ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ سرباز دارد.
اصطلاح «سرگرد» از دو واژه ساخته شده است: «سر» + «گُرد» ( «پهلوان، دلیر؛ جنگاور»
... [مشاهده متن کامل]

دارنده درجه سرگرد در نیروهای مسلح معمولاً فرمانده یک گردان است که ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ سرباز دارد.
اصطلاح «سرگرد» از دو واژه ساخته شده است: «سر» + «گُرد» ( «پهلوان، دلیر؛ جنگاور»
... [مشاهده متن کامل]
< پارسی میانه: gurd < ایرانی باستان: - vr̥ta* > نیاایرانی: vr̥t - : - vart «محافظت کردن، پاییدن، مقاومت کردن» ) .
«سرگرد» در فرهنگ های کهن، از آن جمله در تذکرهٔ «خزانه عامره»، تألیف میرغلامعلی آزاد بلگرامی «فرمانده دسته ای از لشکر» تعریف شده . «گردان» به معنای «سپاهیان، لشکریان یا جنگاوران» در «شاهنامه» بسیار به کار رفته است. چنانچه، فردوسی گفته:
برو با سپاهی به کردار کوه، گزین کن ز گردان لشکر گروه.
اصطلاح «سرگرد» را سال ۱۳۱۴ فرهنگستان زبان ایران با پیشنهاد انجمن واژه گزینی ارتش شاهنشاهی ایران، به معنای «فرمانده گردان» جایگزین درجهٔ «یاور» کرد، که برابر درجهٔ «ماژور» ( از فرانسه ای major > لاتینی maior «مهتر، سردار» ) بود. همزمان واژهٔ «گردان» نیز با پیشنهاد انجمن واژه گزینی ارتش جایگزین اصطلاح فرانسوی «باطالیون» ( از فرانسوی: Bataillon > ایتالیایی: Battaglione «دسته» > ایتالیایی: Battaglia «گروه» ) شد.
یگان رزمی برابر با گردان نخستین بار در سپاه ساسانیان ( ۲۲۴ — ۶۵۱ میلادی ) تشکیل شده است. سپاه ( پارسی میانه: spāh ) بر پایه سیستم شمارش دهدهی گروهبندی می شده و فرمانده آن سپاهبد ( پارسی باستان: spāhbed ) بود.
سپاه چند یگان ۵٬۰۰۰ نفری را در بر می گرفته که گند ( پارسی میانه: gund ) نامیده می شده اند و فرمانده آنها گندسالار ( پارسی میانه: gund - sālār ) بوده است. هر گند از چند یگان ۱۰۰۰ نفری تشکیل می شده که درفش ( پارسی میانه: drafš ) نام داشتند و فرمانده آنها درفش سالار ( پارسی میانه: drafš - sālār ) خوانده می شد. این هنگ ها از چند یگان ۵۰۰ نفره تشکیل می شده اند که برابر با گردان های امروزی بوده و «وَشت» ( پارسی میانه: wašt ) نام داشته اند و فرمانده آنها وشت سالار ( پارسی میانه: wašt - sālār ) بوده است. هر وشت یا گردان چند گروهان را دربرداشته که «تَهم» ( پارسی میانه: tahm ) نامیده و فرمانده آن تهم دار ( پارسی میانه: tahmdār ) خوانده می شدند. احتمال می رود که کوچک ترین یگان در سپاه شاهنشاهی ساسانی رده ( پارسی میانه: radag ) نام داشته اشت.
«سرگرد» در فرهنگ های کهن، از آن جمله در تذکرهٔ «خزانه عامره»، تألیف میرغلامعلی آزاد بلگرامی «فرمانده دسته ای از لشکر» تعریف شده . «گردان» به معنای «سپاهیان، لشکریان یا جنگاوران» در «شاهنامه» بسیار به کار رفته است. چنانچه، فردوسی گفته:
برو با سپاهی به کردار کوه، گزین کن ز گردان لشکر گروه.
اصطلاح «سرگرد» را سال ۱۳۱۴ فرهنگستان زبان ایران با پیشنهاد انجمن واژه گزینی ارتش شاهنشاهی ایران، به معنای «فرمانده گردان» جایگزین درجهٔ «یاور» کرد، که برابر درجهٔ «ماژور» ( از فرانسه ای major > لاتینی maior «مهتر، سردار» ) بود. همزمان واژهٔ «گردان» نیز با پیشنهاد انجمن واژه گزینی ارتش جایگزین اصطلاح فرانسوی «باطالیون» ( از فرانسوی: Bataillon > ایتالیایی: Battaglione «دسته» > ایتالیایی: Battaglia «گروه» ) شد.
یگان رزمی برابر با گردان نخستین بار در سپاه ساسانیان ( ۲۲۴ — ۶۵۱ میلادی ) تشکیل شده است. سپاه ( پارسی میانه: spāh ) بر پایه سیستم شمارش دهدهی گروهبندی می شده و فرمانده آن سپاهبد ( پارسی باستان: spāhbed ) بود.
سپاه چند یگان ۵٬۰۰۰ نفری را در بر می گرفته که گند ( پارسی میانه: gund ) نامیده می شده اند و فرمانده آنها گندسالار ( پارسی میانه: gund - sālār ) بوده است. هر گند از چند یگان ۱۰۰۰ نفری تشکیل می شده که درفش ( پارسی میانه: drafš ) نام داشتند و فرمانده آنها درفش سالار ( پارسی میانه: drafš - sālār ) خوانده می شد. این هنگ ها از چند یگان ۵۰۰ نفره تشکیل می شده اند که برابر با گردان های امروزی بوده و «وَشت» ( پارسی میانه: wašt ) نام داشته اند و فرمانده آنها وشت سالار ( پارسی میانه: wašt - sālār ) بوده است. هر وشت یا گردان چند گروهان را دربرداشته که «تَهم» ( پارسی میانه: tahm ) نامیده و فرمانده آن تهم دار ( پارسی میانه: tahmdār ) خوانده می شدند. احتمال می رود که کوچک ترین یگان در سپاه شاهنشاهی ساسانی رده ( پارسی میانه: radag ) نام داشته اشت.

درود
میگم برخی ها ، به راستی انگار روانی هستند و یا خود بزرگ بینی فراوان دارند !!! )
آخه واژه " گُرد " در زبان پارسی که به چم ( معنی ) ، پهلوان ، تهمتن ، دلیر ، و. . . . هست ، چه پیوندی با واژه " قورد " در زبان ترکی به چم ( معنی ) ، گرگ ( جانور ) داره ؟؟؟!!!
... [مشاهده متن کامل]
بس کنید ، این واژه های ساختگی و بی پایه رو .
اگر از من بخواهید از همه زبان های این جهان ، برای شما نمونه می آورم که واژه ای مانند " گُرد " ، در آن ها هست .
چکیده سخن :
اینکه واژه " گُرد" ، واژه ای پارسی هست ، به چم ( معنی ) پهلوان ، پاسبان ، قهرمان ، دلیر ، سرباز ، و. . . . . است .
و در دیگر واژگان پارسی نیز کاربرد دارد ، مانند � گُردان ، سرگُرد ، گُرد آفرید ، و. . . . . .
و در دیگر زبان های هندو اروپایی مانند ، انگلیسی هم با واژه " گارد " به چم ( معنی ) ، نگهبان ، پاسبان ، و. . . . .
آمده ،
هم ریشه و نزدیکی دارد .
پس اگر برای سخنان خود ، بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) دارید بفرستید ، وگرنه سخنان شما بیهوده هست .
میگم برخی ها ، به راستی انگار روانی هستند و یا خود بزرگ بینی فراوان دارند !!! )
آخه واژه " گُرد " در زبان پارسی که به چم ( معنی ) ، پهلوان ، تهمتن ، دلیر ، و. . . . هست ، چه پیوندی با واژه " قورد " در زبان ترکی به چم ( معنی ) ، گرگ ( جانور ) داره ؟؟؟!!!
... [مشاهده متن کامل]
بس کنید ، این واژه های ساختگی و بی پایه رو .
اگر از من بخواهید از همه زبان های این جهان ، برای شما نمونه می آورم که واژه ای مانند " گُرد " ، در آن ها هست .
چکیده سخن :
اینکه واژه " گُرد" ، واژه ای پارسی هست ، به چم ( معنی ) پهلوان ، پاسبان ، قهرمان ، دلیر ، سرباز ، و. . . . . است .
و در دیگر واژگان پارسی نیز کاربرد دارد ، مانند � گُردان ، سرگُرد ، گُرد آفرید ، و. . . . . .
و در دیگر زبان های هندو اروپایی مانند ، انگلیسی هم با واژه " گارد " به چم ( معنی ) ، نگهبان ، پاسبان ، و. . . . .
آمده ،
هم ریشه و نزدیکی دارد .
پس اگر برای سخنان خود ، بن مایه ارزشمند ( منبع معتبر ) دارید بفرستید ، وگرنه سخنان شما بیهوده هست .
سرگرد= باش قورد ( گرگی که سر دسته گروه است )
باش ( سر ) مثل آشپزباشی، باش تیان
قورد= گرگ مثل قورد اوغلی ( کورد اوغلی )
باش ( سر ) مثل آشپزباشی، باش تیان
قورد= گرگ مثل قورد اوغلی ( کورد اوغلی )
گرگ ( قورت ) در ادبیات تورکی
مقدمه
گرگ در ادبیات و فرهنگ تورکی نماد مهمی از نیروی الهی و قدرت، اسارت ناپذیری و استقلال، و فرزانگی و رهبری است. تورک ها از دیرباز به این حیوان توجه ویژه ای داشته اند و در بسیاری از افسانه ها و حماسه های تورکی، گرگ به عنوان موجودی مقدس و راهنما ظاهر می شود. این موجود در دو اسطورۀ برجسته، یعنی داستان های ارگنه قون و اوغوز خاقان نقش حیاتی داشته و همچنین در ادبیات فارسی نیز به نوعی بازتاب یافته است. این مقاله به بررسی جنبه های مختلف این نماد مهم در ادبیات تورکی و فارسی می پردازد.
... [مشاهده متن کامل]
گرگ در داستان های حماسی تورک
داستان ارگنه قوْن
داستان ارگنه قوْن یکی از برجسته ترین حماسه های تورکی است که نقش گرگ در آن بسیار کلیدی است. تورک ها، پس از شکست سختی که در نبردها متحمل شدند، مجبور به سکونت در کوهستانی به نام ارگنه قوْن شدند و سال ها در این منطقه به سر بردند. در روزگاری که نیاز به خروج از این محل داشتند، یک گرگ خاکستری ( بوْزقورت ) به آنها ظاهر شد و راهی به بیرون نشان داد. این گرگ به عنوان راهنمایی الهی، تورک ها را از این مکان محصور به سرزمین های جدید و به سوی آینده ای روشن هدایت کرد. این داستان نماد راهبری و رهایی از سختی ها است و گرگ به عنوان مظهر نجات و هدایت مطرح می شود.
داستان اوْغوز خاقان
در حماسۀ اوْغوز خاقان، یکی دیگر از اسطوره های مهم تورک ها، گرگ به عنوان نمادی الهی ظاهر می شود. اوْغوز خاقان، یکی از بزرگ ترین رهبران افسانه ای تورک، در جستجوی فتوحات جدید و گسترش قلمرو خود، توسط یک گرگ خاکستری هدایت می شود. این گرگ او را به سمت موفقیت های نظامی و پیروزی های بی پایان راهنمایی می کند. حضور گرگ به عنوان راهنمای اوْغوز خاقان نشان دهندۀ ارتباط الهی او با این حیوان است و تأکید بر اهمیت فرزانگی و قدرت گرگ دارد.
گرگ به عنوان نماد قدرت الهی
در هر دو داستان ارگنه قوْن و اوْغوز خاقان، گرگ به عنوان نماد قدرت الهی شناخته می شود. این موجود در مواقع حساس و زمانی که مردم تورک در خطر یا در جستجوی راهی برای رهایی هستند، ظاهر می شود و به آن ها کمک می کند تا بر مشکلات فائق آیند. گرگ در این نقش نه تنها یک حیوان وحشی نیست، بلکه نشانه ای از ارادۀ الهی است که تورک ها را هدایت می کند. این حیوان در باورهای تورک ها نماینده ای از نیروهای آسمانی است که آن ها را در مسیر صحیح رهبری می کند.
گرگ به عنوان نماد فرزانگی
یکی از جنبه های مهم نقش گرگ در افسانه های تورکی، فرزانگی و خرد او است. همان طور که در داستان های حماسی دیده می شود، گرگ به عنوان یک راهنما ظاهر می شود و قهرمانان یا مردم تورک را در شرایط دشوار هدایت می کند. گرگ در افسانه ها، از روی آگاهی و شناختی عمیق از طبیعت و محیط پیرامون خود، مسیرهای نجات بخش و موفقیت آمیز را نشان می دهد. این ویژگی نماد فرزانگی و بصیرتی است که تورک ها از گرگ به عنوان راهنمای خود به ارث برده اند.
گرگ به عنوان نماد اسارت ناپذیری و استقلال
یکی دیگر از ویژگی های برجسته گرگ در ادبیات تورکی، نماد بودن او برای اسارت ناپذیری و استقلال است. گرگ هرگز در برابر اسارت تسلیم نمی شود و همیشه به دنبال حفظ استقلال و حاکمیت خود است. این ویژگی در فرهنگ تورک ها به عنوان بخشی از هویت ملی آن ها جایگاهی ویژه دارد. گرگ، به عنوان موجودی که از سرزمین و مردم خود محافظت می کند، در برابر هرگونه تهدید خارجی می ایستد و نماد مبارزه برای استقلال است.
گرگ در ادبیات فارسی
واژه ی� �قورت� وارد زبان فارسی نیز گردیده و در ادبیات فارسی، از جمله در شاهنامۀ فردوسی، به شکل �گُرد� به معنای قهرمان، جمع آن �گردان� و در ترکیب �گردگیر� به کار رفته است. به عنوان مثال، ز �گردان� دو صد با درفشی چو باد / همیدون به گرگین میلاد داد؛ چنین گفت کاین مرد جنگی به تیر / سوار کمند افکن و �گردگیر�؛ دلیر است و اسب افکن و �گردگیر� / عقاب اندر آرد ز گردون به تیر. همچنین، اصطلاحات نظامی فارسی مانند �گردان� و �سرگرد� / �باش قورت� نیز اشاره ای به نماد گرد یا قورت دارند که تأثیر عمیق فرهنگ تورکی بر زبان و ساختار نظامی فارسی را نشان می دهد.
نتیجه گیری
گرگ در فرهنگ و ادبیات تورکی نماد عمیقی از قدرت الهی، رهبری، فرزانگی، اسارت ناپذیری و استقلال است. این حیوان هم در اساطیر و هم در باورهای فرهنگی ملت تورک نقش مهمی ایفا کرده و به عنوان راهنمایی مقدس شناخته می شود. حضور گرگ در ادبیات فارسی نیز نشان دهندۀ ریشه دار بودن این نماد کهن تورک و ارتباطات فرهنگی بین تورک ها و فارس ها است. امروزه، همچنان این نماد در فرهنگ و هویت ملی تورک زنده است و جایگاهی ماندگار دارد.
#اسطوره های_تورک
#فرهنگ_تورک
#بوزقورت
#گرگ_خاکستری
@qazvinturklari
مقدمه
گرگ در ادبیات و فرهنگ تورکی نماد مهمی از نیروی الهی و قدرت، اسارت ناپذیری و استقلال، و فرزانگی و رهبری است. تورک ها از دیرباز به این حیوان توجه ویژه ای داشته اند و در بسیاری از افسانه ها و حماسه های تورکی، گرگ به عنوان موجودی مقدس و راهنما ظاهر می شود. این موجود در دو اسطورۀ برجسته، یعنی داستان های ارگنه قون و اوغوز خاقان نقش حیاتی داشته و همچنین در ادبیات فارسی نیز به نوعی بازتاب یافته است. این مقاله به بررسی جنبه های مختلف این نماد مهم در ادبیات تورکی و فارسی می پردازد.
... [مشاهده متن کامل]
گرگ در داستان های حماسی تورک
داستان ارگنه قوْن
داستان ارگنه قوْن یکی از برجسته ترین حماسه های تورکی است که نقش گرگ در آن بسیار کلیدی است. تورک ها، پس از شکست سختی که در نبردها متحمل شدند، مجبور به سکونت در کوهستانی به نام ارگنه قوْن شدند و سال ها در این منطقه به سر بردند. در روزگاری که نیاز به خروج از این محل داشتند، یک گرگ خاکستری ( بوْزقورت ) به آنها ظاهر شد و راهی به بیرون نشان داد. این گرگ به عنوان راهنمایی الهی، تورک ها را از این مکان محصور به سرزمین های جدید و به سوی آینده ای روشن هدایت کرد. این داستان نماد راهبری و رهایی از سختی ها است و گرگ به عنوان مظهر نجات و هدایت مطرح می شود.
داستان اوْغوز خاقان
در حماسۀ اوْغوز خاقان، یکی دیگر از اسطوره های مهم تورک ها، گرگ به عنوان نمادی الهی ظاهر می شود. اوْغوز خاقان، یکی از بزرگ ترین رهبران افسانه ای تورک، در جستجوی فتوحات جدید و گسترش قلمرو خود، توسط یک گرگ خاکستری هدایت می شود. این گرگ او را به سمت موفقیت های نظامی و پیروزی های بی پایان راهنمایی می کند. حضور گرگ به عنوان راهنمای اوْغوز خاقان نشان دهندۀ ارتباط الهی او با این حیوان است و تأکید بر اهمیت فرزانگی و قدرت گرگ دارد.
گرگ به عنوان نماد قدرت الهی
در هر دو داستان ارگنه قوْن و اوْغوز خاقان، گرگ به عنوان نماد قدرت الهی شناخته می شود. این موجود در مواقع حساس و زمانی که مردم تورک در خطر یا در جستجوی راهی برای رهایی هستند، ظاهر می شود و به آن ها کمک می کند تا بر مشکلات فائق آیند. گرگ در این نقش نه تنها یک حیوان وحشی نیست، بلکه نشانه ای از ارادۀ الهی است که تورک ها را هدایت می کند. این حیوان در باورهای تورک ها نماینده ای از نیروهای آسمانی است که آن ها را در مسیر صحیح رهبری می کند.
گرگ به عنوان نماد فرزانگی
یکی از جنبه های مهم نقش گرگ در افسانه های تورکی، فرزانگی و خرد او است. همان طور که در داستان های حماسی دیده می شود، گرگ به عنوان یک راهنما ظاهر می شود و قهرمانان یا مردم تورک را در شرایط دشوار هدایت می کند. گرگ در افسانه ها، از روی آگاهی و شناختی عمیق از طبیعت و محیط پیرامون خود، مسیرهای نجات بخش و موفقیت آمیز را نشان می دهد. این ویژگی نماد فرزانگی و بصیرتی است که تورک ها از گرگ به عنوان راهنمای خود به ارث برده اند.
گرگ به عنوان نماد اسارت ناپذیری و استقلال
یکی دیگر از ویژگی های برجسته گرگ در ادبیات تورکی، نماد بودن او برای اسارت ناپذیری و استقلال است. گرگ هرگز در برابر اسارت تسلیم نمی شود و همیشه به دنبال حفظ استقلال و حاکمیت خود است. این ویژگی در فرهنگ تورک ها به عنوان بخشی از هویت ملی آن ها جایگاهی ویژه دارد. گرگ، به عنوان موجودی که از سرزمین و مردم خود محافظت می کند، در برابر هرگونه تهدید خارجی می ایستد و نماد مبارزه برای استقلال است.
گرگ در ادبیات فارسی
واژه ی� �قورت� وارد زبان فارسی نیز گردیده و در ادبیات فارسی، از جمله در شاهنامۀ فردوسی، به شکل �گُرد� به معنای قهرمان، جمع آن �گردان� و در ترکیب �گردگیر� به کار رفته است. به عنوان مثال، ز �گردان� دو صد با درفشی چو باد / همیدون به گرگین میلاد داد؛ چنین گفت کاین مرد جنگی به تیر / سوار کمند افکن و �گردگیر�؛ دلیر است و اسب افکن و �گردگیر� / عقاب اندر آرد ز گردون به تیر. همچنین، اصطلاحات نظامی فارسی مانند �گردان� و �سرگرد� / �باش قورت� نیز اشاره ای به نماد گرد یا قورت دارند که تأثیر عمیق فرهنگ تورکی بر زبان و ساختار نظامی فارسی را نشان می دهد.
نتیجه گیری
گرگ در فرهنگ و ادبیات تورکی نماد عمیقی از قدرت الهی، رهبری، فرزانگی، اسارت ناپذیری و استقلال است. این حیوان هم در اساطیر و هم در باورهای فرهنگی ملت تورک نقش مهمی ایفا کرده و به عنوان راهنمایی مقدس شناخته می شود. حضور گرگ در ادبیات فارسی نیز نشان دهندۀ ریشه دار بودن این نماد کهن تورک و ارتباطات فرهنگی بین تورک ها و فارس ها است. امروزه، همچنان این نماد در فرهنگ و هویت ملی تورک زنده است و جایگاهی ماندگار دارد.
#اسطوره های_تورک
#فرهنگ_تورک
#بوزقورت
#گرگ_خاکستری
ترتیب درجه های نظامی:
recruit / private E - 1 سرباز صفر
private E - 2 سرباز دوم
private first class سرباز یکم
specialist / corporal سرجوخه
sergeant گروهبان سوم
staff sergeant گروهبان دوم
... [مشاهده متن کامل]
sergeant first class گروهبان یکم
master sergeant / first sergeant استوار دوم
sergeant major استوار یکم
third lieutenant ستوان سوم
second lieutenant ستوان دوم
first lieutenant ستوان یکم
captain سروان
major سرگرد
lieutenant colonel سرهنگ دوم
colonel سرهنگ تمام
second brigadier general سرتیپ دوم
brigadier general سرتیپ
major general سرلشگر
lieutenant general سپهبد
general / full general ارتشبد
منبع: سایت chimigan. com
recruit / private E - 1 سرباز صفر
private E - 2 سرباز دوم
private first class سرباز یکم
specialist / corporal سرجوخه
sergeant گروهبان سوم
staff sergeant گروهبان دوم
... [مشاهده متن کامل]
sergeant first class گروهبان یکم
master sergeant / first sergeant استوار دوم
sergeant major استوار یکم
third lieutenant ستوان سوم
second lieutenant ستوان دوم
first lieutenant ستوان یکم
captain سروان
major سرگرد
lieutenant colonel سرهنگ دوم
colonel سرهنگ تمام
second brigadier general سرتیپ دوم
brigadier general سرتیپ
major general سرلشگر
lieutenant general سپهبد
general / full general ارتشبد
منبع: سایت chimigan. com
تبریک به ورودم به این افتخار ولایی و سربازی وطن
رائد