[ویکی نور] "سرگذشت حاجی بابای اصفهانی" عنوان کتابی از جیمز موریه، مأمور سیاسی دولت انگلستان در دوران سلطنت فتحعلی شاه است که توسط حبیب الله اصفهانی به فارسی ترجمه شده، این داستان در سال 1824میلادی در لندن منتشر شده است. رمان شرح احوالات دلاک زاده ادب آموخته ای است، از اهالی اصفهان که در جوانی به خدمت یک تاجر ترک درآمده و پس از ماجراهایی طولانی به دربار قاجار راه می یابد و گزارشی از فساد اداری این دوره به دست می دهد. موریه چهار سال بعد کتاب دیگری ذیل عنوان حاجی بابا در لندن را منتشر ساخت که در واقع جلد دوم این مجموعه است.
کتاب، شامل مقدمه ای از ویراستار و در ادامه، کتاب به هشتاد گفتار به سرگذشت حاجی بابای اصفهانی می پردازد.
کتاب حاجی بابا در اصفهان، که از زبان انگلیسی به فرانسوی و از زبان فرانسوی به فارسی به اهتمام حبیب اصفهانی با زبان عام فهم و خاص پسند و با اصطلاحات معروف و مشهور ترجمه شده است و حسن، قبح، فایده مندی و ضرر رسانیش حواله به مؤلف اصلی شده است.
حاجی بابا کتابی است که آن را جیمز موریه به قصد انتقاد از ایرانیان و نمودن جهات زشت، آداب و رسوم ایرانی به رشته تحریر کشیده است.
کتاب حاجی بابا اصفهانی قریب به ده سال پس از مراجعت آخری موریه از ایران، به سال 1824م (1239ق) در لندن منتشر شد و انتشار آن باعث گفتگوهایی در محافل ادبی گردید: اکثر منتقدان اظهار عقیده کردند که اگر چه کتابی است خواندنی و دارای بعضی قسمت های خوب؛ اما روی هم رفته خسته کننده، غیر مرتبط و پر از مکررات مبتذل و پیش پا افتاده است. ولی جمعی دیگر از هنر شناسان و صاحب نظران؛ از جمله سروالتر اسکات، رمان نویس معروف اسکاتلندی، آن را یکی از قطعات زیبای ادبیات پرماجرایه عامه شمردند و شایسته آن دانستند که با داستان ژیل بلاس اثر لساز، در یک ردیف قرار داده شود.
کتاب، شامل مقدمه ای از ویراستار و در ادامه، کتاب به هشتاد گفتار به سرگذشت حاجی بابای اصفهانی می پردازد.
کتاب حاجی بابا در اصفهان، که از زبان انگلیسی به فرانسوی و از زبان فرانسوی به فارسی به اهتمام حبیب اصفهانی با زبان عام فهم و خاص پسند و با اصطلاحات معروف و مشهور ترجمه شده است و حسن، قبح، فایده مندی و ضرر رسانیش حواله به مؤلف اصلی شده است.
حاجی بابا کتابی است که آن را جیمز موریه به قصد انتقاد از ایرانیان و نمودن جهات زشت، آداب و رسوم ایرانی به رشته تحریر کشیده است.
کتاب حاجی بابا اصفهانی قریب به ده سال پس از مراجعت آخری موریه از ایران، به سال 1824م (1239ق) در لندن منتشر شد و انتشار آن باعث گفتگوهایی در محافل ادبی گردید: اکثر منتقدان اظهار عقیده کردند که اگر چه کتابی است خواندنی و دارای بعضی قسمت های خوب؛ اما روی هم رفته خسته کننده، غیر مرتبط و پر از مکررات مبتذل و پیش پا افتاده است. ولی جمعی دیگر از هنر شناسان و صاحب نظران؛ از جمله سروالتر اسکات، رمان نویس معروف اسکاتلندی، آن را یکی از قطعات زیبای ادبیات پرماجرایه عامه شمردند و شایسته آن دانستند که با داستان ژیل بلاس اثر لساز، در یک ردیف قرار داده شود.
wikinoor: سرگذشت_حاجی_بابای_اصفهانی