سرکوفت
/sarkuft/
مترادف سرکوفت: زخم زبان، سرزنش، شماتت، طعنه، لوم، ملامت، نکوهش
متضاد سرکوفت: تحسین، تمجید
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
سرزنش طعنه ملامت .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
سب، ننگ، سرزنش، مذمت، رسوایی، ملامت، طعنه، عیب جویی، توبیخ، سرکوفت
سرزنش، زخم زبان، ملامت، طعنه، گوشمالی، سرکوفت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سراکوت /Sarakut/در گویش شهرستان بهاباد به معنای، سراکوفت، سر کوفت، زخم زبان، توبیخ، سرزنش و ملامت است.
سراکوت دادن: سرزنش کردن. مثلا، اینقدر سراکوتَم نده. . . یا مادر به فرزندش میگه اگر چیزی نگم فردا همین خودت سراکوتَم میدی که چرا هچی ( هیچی ) نگفتت ( نگفتی تو یا شما )
سراکوت دادن: سرزنش کردن. مثلا، اینقدر سراکوتَم نده. . . یا مادر به فرزندش میگه اگر چیزی نگم فردا همین خودت سراکوتَم میدی که چرا هچی ( هیچی ) نگفتت ( نگفتی تو یا شما )
اردور