سرکنگبین

/serkangabin/

لغت نامه دهخدا

سرکنگبین. [ س ِ ک َ گ َ ] ( اِ مرکب ) از: سرکه + انگبین. سکنگبین. سکنجبین. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). سکنجبین و آن مرکبی باشد از سرکه و عسل ، چه انگبین بمعنی عسل است. ( برهان ). سکنجبین ، چه سِک بمعنی سرکه وانجبین معرب انگبین. ( غیاث ). مرکب است از سرکه و انگبین ، یعنی عسل ، و سکنجبین معرب آن است :
عاقبت سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود.
مولوی.
گو برو سرکنگبین شو از شکر.
مولوی.

فرهنگ فارسی

سرکه انگبین، شربتی ازسرکه وشکر
شربتی که از سرکه و انگبین با شکر و قند سازند .

فرهنگ عمید

شربتی که از جوشاندن ۱۷۵ جزء قند یا شکر در ۱۰۰ جزء سرکه درست می شود.

پیشنهاد کاربران

:
دکتر فروزانفر در مورد " سرکنگبین" می نویسد : ( ( سرکنگبین که معرب آن سکنجبین است شربتی است که معمولاً از شکر و سرکه می پزند و به قوام می آورند و گاهی به جای شکر عسل ( انگبین ) به کار می برده اند و اطباع قدیم آن را در دفع صفرا مفید می دانسته اند ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی می نمود ) )
( شرح مثنوی شریف، فروزان فر ، بدیع الزمان ، چاپ هشتم ، 1375 . ص 58 )

بپرس