سرکن. [ س َ ک ُ ] ( اِ مرکب ) سردار فوج. ( آنندراج ) ( غیاث ). || سردار جماعت. || رئیس مجلس. ( آنندراج ) : ز چهر پرده برافکن که شمع مجلس رازروی حسن بهر مجمعی تویی سرکن.خیالی ( از آنندراج ).