دیکشنری
مترجم
بپرس
سرکردگی
/sarkardegi/
معنی انگلیسی
:
leadership
,
leading
,
command
,
generalship
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سرکردگی. [ س َ ک َدَ / دِ ] ( حامص مرکب ) سرداری. ( غیاث ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
سرداری .
فرهنگ عمید
سردستگی، سرداری.
مترادف ها
command
(اسم)
فرمان، فرماندهی، سرکردگی، فرمایش
leadership
(اسم)
راهنمایی، برتری، رهبری، تصدی، سرکردگی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها