لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنچه که سرش کج و معوج باشد . ۲ - خطی کوچک و مورب که بر سر ( ک ) و ( گ ) نهند : کاف تازی یک سر کج و کاف پارسی دو سر کج دارد .
فرهنگ عمید
۲. ویژگی فرش یا هرچیز دیگر که یک بر آن کوتاه تر از بر دیگر باشد.
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
سرکج ؛ پارچه یا زمینی که که بخاطر داشتن زاویه های کمتر یا بیشتر از نود درجه شکل مربعی یا مستطیلی خود را از دست داده ، معادل قناص است