سرکانه
لغت نامه دهخدا
سرکانه. [ س َ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سرکانه بخش پاپی شهرستان خرم آباد. مرکز دهستان دارای 800 تن سکنه است. آب آن از سراب جلدان. محصول آن غلات ، حبوبات ، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
سرکانه. [ س َ ن َ ]( اِخ ) دهی از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه ها. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید