فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (قید ) به صورت ایستاده.
۳. (صفت ) ویژگی بیماری که بدون بستری کردن مورد معالجه قرار می گیرد: بیمار سرپایی.
۴. (صفت ) ویژگی معالجه ای که بدون بستری کردن انجام می شود: معالجهٴ سرپایی.
۵. (صفت ) ویژگی قسمتی در بیمارستان که در آن، بدون بستری کردن معالجه صورت می گیرد: بخش سرپایی.
۶. (صفت ) ویژگی کسی که ایستاده کار کند و موقع کار نتواند بنشیند، مانند پیشخدمت، خانه شاگرد، و شاگرد پادو.
۷. [قدیمی] جماعی که سر پا صورت گیرد.
۸. (حاصل مصدر ) [قدیمی] زناکاری.
۹. (صفت ) [قدیمی] فاحشه.
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
کفش راحتی، صندل، کفش بی رویه، سرپایی، درخت صندل
سرپایی، دمپایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سَرپایی. در گویش شهرستان بهاباد به معنای دمپایی است.
دمپایی
در گویش کرمانی ، کفش راحتی ، دمپایی
در زبان لری بختیاری به معنی
دمپایی
دمپایی
فاحشه. زن بدکار.