سرپا

/sarpA/

مترادف سرپا: ایستاده، برپا، قائم ، سالم

متضاد سرپا: نشسته

معنی انگلیسی:
ambulatory, strong, standing (on foot), standing, out and abroad

فرهنگ فارسی

ایستاده بر پا منتصب .

فرهنگ عمید

کسی یا چیزی که روی پای خود قرارگرفته باشد، برپا، ایستاده.

گویش مازنی

/sar paa/ پذیرایی کننده در مراسم عروسی و عزا

واژه نامه بختیاریکا

کَله پاچه

دانشنامه عمومی

سرپا (شهر). سرپا ( به انگلیسی: Serpa ) یکی از شهرهای کشور پرتغال است که مساحت آن ۱۱۰۴٫۰ km² و جمعیت آن ۱۶٬۱۷۸ است.
عکس سرپا (شهر)عکس سرپا (شهر)عکس سرپا (شهر)عکس سرپا (شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

be on one's feet
سرپا: [اصطلاح زور خانه ای] مشهور به قدرت، آماده کشتی ؛ حریفی که آماده رفتن به صحنه نبرد است.
سرپا یه هشت پا غول آسا هست اگه همین هشت پا غول آسا رو بنویسین اصلش رو میاره . شما فکر میکنیند علکیه اما واقعیته زمان دایناسور ها زندگی میکرده
سرِ پا در گویش خراسانی و مشهدی همان معنی تکِ پا را می دهد.
مثال: دیشب یک سرِ پا رفتم دیدن مادر.
Stand

بپرس