سرویسه. [ س َرْ س َ / س ِ] ( اِ ) مصحف «سدکیسه ». سدکیس. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). قوس قزح. ( آنندراج ) ( برهان ) : چونکه ساقیش داشت بر کف دست همه سرویسه گشت بام و سرا.خسروی ( از رشیدی ).رجوع به قوس قزح شود. || مهره های سنگین. ( آنندراج ) ( برهان ).