سرول

لغت نامه دهخدا

سرول. [ س َ ] ( اِ ) حقد و آن بدگویی و غیبت مردم در خاطر نگاه داشتن است. ( برهان ). حقد و حسد. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). || طالب فرصت بدی کردن بودن. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

حقد و آن بد گویی و غیبت مردم در خاطر نگاهداشتن است . یا طالب فرصت بدی کردن بودن ٠

واژه نامه بختیاریکا

( سُرول ) سرخ روی؛ سرخ رنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس