سروب
لغت نامه دهخدا
سروب. [ س ُ ] ( ع مص ) بیرون شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). بیرون شدن و بیرون آمدن. ( المصادر زوزنی ). رفتن. ( دهار ). بیرون رفتن. ( ترجمان القرآن ). بر یک جهت رفتن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || متوجه چریدن شدن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید