سروانتس

/servAntes/

معنی انگلیسی:
cervantes

فرهنگ فارسی

نویسنده مشهور اسپانیایی ( و. آلکالادهنارس ۱۵۴۷ - ف.۱۶۱۶م. ) . پدرش طبیبی دوره گرد بود و از شهری بشهر دیگر میرفت . میگل خردسال در غالب سفرها همراه او بود . هرگز بمکتب نرفت و مدرسه ای جز جامعه ندید . جوانی جسور و شمشیر زن بود . در ۲۳ سالگی بایتالیا رفت و سپس بخدمت نظام مشغول شد . در ۲۵ سالگی ( ۱۵۷۱م. ) در نیروی دریایی شرکت جست و چند زخم برداشت . دو سال بعد بگروهی که در کار اکتشافات دریایی بودند پیوست . مدتی تحت فرماندهی دون ژوان اتریشی بخدمت پرداخت . در سال ۱۵۷۵ هنگام بازگشت یاسپانیا بدست دزدان دریایی بربر اسیر گردید و در الجزیره محبوس شد و بغلامی رفت . پس از یک سال بردگی فرار کرد ولی مجددا اسیر شد و دچار مشقت بسیار گردید . بار دیگر فرار کرد و باز هم توفیق نیافت . عاقبت حسن پاشا والی الجزیره او را خرید . در پایان بر اثر مساعی پدر و مادر و همراهی بازرگانان مسیحی ساکن الجزیره سروانتس آزاد شد و به پرتغال رفت . در سال ۱۵۸۱ ماموریتی بعهده او گذاشته شد تا به (( اوران ) ) برود . پس از اتمام ماموریت در جنگهای (( آزورس ) ) شرکت و اندکی بعد دختری را بهمسری انتخاب کرد ولی ازدواج زندگی او را سامانی نداد . در این اثنا وی بر آن شد که از راه نویسندگی ارتزاق کند و تا سال ۱۵۸۷ بنوشتن نمایشنامه هایی مشغول شد ولی آنها ارزشی نداشتند . شعر هم میگفت و در آن هم توفیق نیافت . در سال ۱۵۸۴ رمانی بنام (( گالایتا ) ) نوشت که موجب شهرت اوشد . سروانتس که از راه قلم نانی بدست نمیاورد بشهر اشبلیه ( سویل ) رفت ( ۱۵۸۷ ) تا کاری پیدا کند ولی کاری کوچک باو مرجوع شد که وی را راضی نمیساخت. در حدود سال ۱۵۹٠ بسیار تنگدست گردید و بار دیگر بکار ادب پرداخت و با ناشری قرار دادی بست که ۶ نمایشنامه برای او بنویسد ولی ازین کار هم طرفی نبست و بار دیگر به اشبیلیه رفت و مامور وصول مالیات شد و در سال ۱۵۹۷ بمناسبت کسر صندوق منفصل گردید . بطور تحقیق آشکار نیست که در ظرف سه سالی که پس از انفصال بر او گذشته بچه کار مشغول بوده بقولی بزندان افتاده و تا سال ۱۶٠٠ محبوس بود و قسمتی از (( دون کیشوت ) ) را در زندان نوشت . بخش اول دن کیشوت در سال ۱۶٠۵ انتشار یافت و از همان آغاز مورد استقبال بی نظیر قرار گرفت . بخش دوم آن پس از ۱٠ سال ( ۱۶۱۵ ) منتشر شد . قسمت اول دن کیشوت در سال ۱۶۱۲ بفرانسوی ترجمه شد و او باوج شهرت رسید مع هذا تهیدست ماند . دون کیشوت انتقادی توام با هجو و طنز ازابتذالات روش پهلوانی و فروسیت است که در عهد سروانتس رو بزوال میرفت .

پیشنهاد کاربران

بپرس