دایم الحیض عجوزی است که سرواله او
تا به نیفه چو دل کینه ورش پرخون است.
شرف الدین شفایی ( از آنندراج ).
رجوع به ماده قبل شود.سرواله. [ س ُرْ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) علفی بود که بر سر آن خارهای تیز باشد و همینکه به جامه فرورفت جدا کردن آن بسیار دشوار است. ( برهان ) ( رشیدی ) ( آنندراج ).