سرو جبلی

لغت نامه دهخدا

سرو جبلی.[ س َرْ وِ ج َ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ناژ. ( زمخشری ). عرعر. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به سرو شود.

پیشنهاد کاربران