دیکشنری
مترجم
بپرس
سرهم اوردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( سرهم آوردن )
سرهم آوردن. [ س َ رِ هََ وَ دَ ] ( مص مرکب ) درست کردن. جور کردن.
فرهنگ فارسی
( سرهم آوردن )
درست کردن ٠ جور کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها