دیکشنری
مترجم
بپرس
سره گر
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سره گر. [ س َ رَ / رِ گ َ ] ( ص مرکب ) ناقد. صراف.
فرهنگ فارسی
ناقد ٠ صراف ٠
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها