سرنی
لغت نامه دهخدا
سرنی. [ س ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) سرنای. ( شرفنامه ). مخفف سورنای است که نای رومی و نای ترکی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
چیزی باشد که از یشم و یابلور و غیره ساخته بر سرنی قلیان نصب کنند و آنرا در دهن گرفته تمباکو کشند و بهندی مهنال گویند .
فرهنگ معین
دانشنامه عمومی
سرنی (ناحیه کلاتووی). سرنی ( به چکی: Srní ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه کلاتووی واقع شده است. [ ۱] سرنی ۳۳٫۴۸ کیلومتر مربع مساحت و ۲۷۶ نفر جمعیت دارد و ۸۵۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: سرنی (ناحیه کلاتووی)
دانشنامه آزاد فارسی
سِرِّ نِی
کتابی به فارسی در فهم لطایف و رموز مثنوی معنوی از عبدالحسین زرین کوب. نویسنده کوشیده است تا تنها با شرح و تفسیر هجده بیت نخستین مثنوی کل اندیشه مولانا را بیان کند و نیز ویژگی آثار مولانا و تأثیری که او از متفکران دیگر پذیرفته و نیز تطبیق آثار مولوی با دیگر نویسندگان را بررسی کند. این کتاب، در یک مقدمه و یازده فصل است و نثری شیوا و روان دارد. این اثر در ۱۳۵۸ش در تهران به چاپ رسیده است.
کتابی به فارسی در فهم لطایف و رموز مثنوی معنوی از عبدالحسین زرین کوب. نویسنده کوشیده است تا تنها با شرح و تفسیر هجده بیت نخستین مثنوی کل اندیشه مولانا را بیان کند و نیز ویژگی آثار مولانا و تأثیری که او از متفکران دیگر پذیرفته و نیز تطبیق آثار مولوی با دیگر نویسندگان را بررسی کند. این کتاب، در یک مقدمه و یازده فصل است و نثری شیوا و روان دارد. این اثر در ۱۳۵۸ش در تهران به چاپ رسیده است.
wikijoo: سر_نی
پیشنهاد کاربران
سر. [ س ُرر ] شاد کردن کسی را. مقابل اِحزان.
ﺳُﺮﺭ ﺟﻤﻊ ﺳَﺮﻳﺮ ﺑﻪ ﺗﺨﺘﻲ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺭﺁﻭﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.
پس ﺳُﺮﺭ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺭﻳﺸﻪ هستند. اما صرف فعل این کلمات در سه حالت ماضی، مضارع و امر:
ماضی از ریشه سرر:
... [مشاهده متن کامل]
( هُوَ ) سَرَّ، ( هما ) سَرَّا، ( هُمْ ) سَرُّوا، ( هِیَ ) سَرَّتْ، ( هُمَا ) سَرَّتَا، ( هُنَّ ) سَرَرْنَ، ( أَنْتَ ) سَرَرْتَ، ( أَنْتُمَا ) سَرَرْتُمَا، ( أَنْتُمْ ) سَرَرْتُمْ، ( أَنْتِ ) سَرَرْتِ، ( أَنْتُمَا ) سَرَرْتُمَا، ( أَنْتُنَّ ) سَرَرْتُنَّ، ( أَنَا ) سَرَرْتُ، ( نَحْنُ ) سَرَرْنَا
مضارع از ریشه سرر:
( هُوَ ) یَسُرُّ، ( هُمَا ) یَسُرَّانِ، ( هُمْ ) یَسُرُّونَ، ( هِیَ ) تَسُرُّ، ( هُمَا ) تَسُرَّانِ، ( هُنَّ ) یَسْرُرْنَ، ( أَنْتَ ) تَسُرُّ، ( أَنْتُمَا ) تَسُرَّانِ، ( أَنْتُمْ ) تَسُرُّونَ، ( أَنْتِ ) تَسُرِّینَ، ( أَنْتُمَا ) تَسُرَّانِ، ( أَنْتُنَّ ) تَسْرُرْنَ، ( أَنَا ) أَسُرُّ، ( نَحْنُ ) نَسُرُّ
فعل امر از ریشه سرر:
( أَنْتَ ) سُرَّ، ( أَنْتُمَا ) سُرَّا، ( أَنْتُمْ ) سُرُّوا، ( أَنْتِ ) سُرِّی، ( أَنْتُمَا ) سُرَّا، ( أَنْتُنَّ ) اُسْرُرْنَ
توجه: حرکت� صیغه های مفرد در حالت جزم ( ساکن شدن ) هنگام ادغام، مفتوح می باشد مثلاً در ( أَنْتَ ) تَسُرُّ، برای امر ابتدا باید حرف ت حذف شود و حرف آخر مجزوم شود در واقع می شود: سُرُرْ ، حال می خواهیم دو حرف ( ( ر ) ) را در هم ادغام کنیم قانون می گوید حرکت� صیغه های مفرد در حالت جزم دارای ادغام، مفتوح می شود یعنی می شود: سُرَّ.
فرازی از مناجات شعبانیه: إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ.
بار خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم می کنی، مرا به دیدارت خوشحال کن.
ﺳُﺮﺭ ﺟﻤﻊ ﺳَﺮﻳﺮ ﺑﻪ ﺗﺨﺘﻲ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺭﺁﻭﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.
پس ﺳُﺮﺭ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺭﻳﺸﻪ هستند. اما صرف فعل این کلمات در سه حالت ماضی، مضارع و امر:
ماضی از ریشه سرر:
... [مشاهده متن کامل]
( هُوَ ) سَرَّ، ( هما ) سَرَّا، ( هُمْ ) سَرُّوا، ( هِیَ ) سَرَّتْ، ( هُمَا ) سَرَّتَا، ( هُنَّ ) سَرَرْنَ، ( أَنْتَ ) سَرَرْتَ، ( أَنْتُمَا ) سَرَرْتُمَا، ( أَنْتُمْ ) سَرَرْتُمْ، ( أَنْتِ ) سَرَرْتِ، ( أَنْتُمَا ) سَرَرْتُمَا، ( أَنْتُنَّ ) سَرَرْتُنَّ، ( أَنَا ) سَرَرْتُ، ( نَحْنُ ) سَرَرْنَا
مضارع از ریشه سرر:
( هُوَ ) یَسُرُّ، ( هُمَا ) یَسُرَّانِ، ( هُمْ ) یَسُرُّونَ، ( هِیَ ) تَسُرُّ، ( هُمَا ) تَسُرَّانِ، ( هُنَّ ) یَسْرُرْنَ، ( أَنْتَ ) تَسُرُّ، ( أَنْتُمَا ) تَسُرَّانِ، ( أَنْتُمْ ) تَسُرُّونَ، ( أَنْتِ ) تَسُرِّینَ، ( أَنْتُمَا ) تَسُرَّانِ، ( أَنْتُنَّ ) تَسْرُرْنَ، ( أَنَا ) أَسُرُّ، ( نَحْنُ ) نَسُرُّ
فعل امر از ریشه سرر:
( أَنْتَ ) سُرَّ، ( أَنْتُمَا ) سُرَّا، ( أَنْتُمْ ) سُرُّوا، ( أَنْتِ ) سُرِّی، ( أَنْتُمَا ) سُرَّا، ( أَنْتُنَّ ) اُسْرُرْنَ
توجه: حرکت� صیغه های مفرد در حالت جزم ( ساکن شدن ) هنگام ادغام، مفتوح می باشد مثلاً در ( أَنْتَ ) تَسُرُّ، برای امر ابتدا باید حرف ت حذف شود و حرف آخر مجزوم شود در واقع می شود: سُرُرْ ، حال می خواهیم دو حرف ( ( ر ) ) را در هم ادغام کنیم قانون می گوید حرکت� صیغه های مفرد در حالت جزم دارای ادغام، مفتوح می شود یعنی می شود: سُرَّ.
فرازی از مناجات شعبانیه: إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ.
بار خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم می کنی، مرا به دیدارت خوشحال کن.