سرنمون سامانه ( به انگلیسی: System archetype ) یا الگوهای بنیادین تحلیل سیستم یا کهن الگوهای سیستمی، الگوهایی هستند که مبنای مطالعه رفتار یک سامانه قرار می گیرند؛ بنابراین سیستم هایی که توسط دایره های علیت بیان می شوند ساختار مشابهی دارند. بر اساس این الگوها، می توان انتظار داشت که سامانه ها، بر اساس نمودار علیت حلقوی شان ساختار مشابهی داشته باشند. با شناسایی کهن الگو و یافتن اهرم، می توان در سامانه تغییرات مفیدی ایجاد کرد. [ ۱] ماهیت طبیعی رویدادهای طبیعی این است که هیچ علتی نمی تواند بر گذشته تأثیر بگذارد، اما در کهن الگوهای سیستمی، یک علت می تواند بر اثرات قبل از خود تأثیر بگذارد.
ایده اصلی تفکر سیستمی این است که هر عملی باعث ایجاد واکنش می شود. در پویایی شناسی سیستم ها به این واکنش بازخورد می گویند. دو نوع بازخورد وجود دارد - بازخورد تقویت کننده و بازخورد متعادل کننده. گاهی یک بازخورد ( یا یک واکنش ) بلافاصله رخ نمی دهد؛ بلکه با تأخیر همراه می شود. هر سامانه ای را می توان به عنوان یک نمودار با نمودارهای علیت حلقوی ترسیم کرد. [ ۲]
بازخورد تقویت کننده هر روندی را که یک فرایند داشته باشد، تسریع می کند؛ اگر روند صعودی باشد، رشد را، و اگر روند نزولی باشد، کاهش را سرعت می بخشد. ریزش بهمن نمونه ای از فرایند بازخورد تقویت کننده است. [ ۳]
بازخورد متعادل کننده یا بازخورد تثبیت کننده، در شرایطی کاربرد پیدا می کند که یک «وضعیت مطلوب» وجود داشته باشد. فرایند متعادل سازی، به دنبال کاهش شکاف بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب است. بازخورد متعادل کننده ( منفی ) ، وضعیت فعلی را، صرف نظر از این که روند نزولی یا صعودی باشد، به وضعیت مطلوب اصلاح می کند. نمونه ای از فرایند بازخورد متعادل کننده، حفظ تعادل دوچرخه در هنگام دوچرخه سواری است. [ ۴]
وجود تأخیر در مشاهده بازخوردِ اقدامات در سامانه ها باعث می شود افراد اثر اقدامات را اشتباه متوجه شوند. این امر باعث ارزیابی کمتر یا بیشتر از حدِ اثر یک اقدام می شود و عدم تعادل، ناپایداری یا حتی خرابی را در پی دارد. [ ۵]
در یک حلقه بازخورد تقویت کننده، رشد فرآیند تا زمانی که سامانه به اوج خود برسد ادامه پیدا می کند. اما دیر یا زود، محدودیت های داخل یا خارج از سیستم باعث توقف روند می شوند. در صورتی که عوامل بازدارنده به درستی شناسایی نشوند، سیستم قادر به ادامه روند رشد خود نخواهد بود. بنابراین راه حل، شناسایی و از بین بردن محدودیت و عوامل بازدارنده است. [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفایده اصلی تفکر سیستمی این است که هر عملی باعث ایجاد واکنش می شود. در پویایی شناسی سیستم ها به این واکنش بازخورد می گویند. دو نوع بازخورد وجود دارد - بازخورد تقویت کننده و بازخورد متعادل کننده. گاهی یک بازخورد ( یا یک واکنش ) بلافاصله رخ نمی دهد؛ بلکه با تأخیر همراه می شود. هر سامانه ای را می توان به عنوان یک نمودار با نمودارهای علیت حلقوی ترسیم کرد. [ ۲]
بازخورد تقویت کننده هر روندی را که یک فرایند داشته باشد، تسریع می کند؛ اگر روند صعودی باشد، رشد را، و اگر روند نزولی باشد، کاهش را سرعت می بخشد. ریزش بهمن نمونه ای از فرایند بازخورد تقویت کننده است. [ ۳]
بازخورد متعادل کننده یا بازخورد تثبیت کننده، در شرایطی کاربرد پیدا می کند که یک «وضعیت مطلوب» وجود داشته باشد. فرایند متعادل سازی، به دنبال کاهش شکاف بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب است. بازخورد متعادل کننده ( منفی ) ، وضعیت فعلی را، صرف نظر از این که روند نزولی یا صعودی باشد، به وضعیت مطلوب اصلاح می کند. نمونه ای از فرایند بازخورد متعادل کننده، حفظ تعادل دوچرخه در هنگام دوچرخه سواری است. [ ۴]
وجود تأخیر در مشاهده بازخوردِ اقدامات در سامانه ها باعث می شود افراد اثر اقدامات را اشتباه متوجه شوند. این امر باعث ارزیابی کمتر یا بیشتر از حدِ اثر یک اقدام می شود و عدم تعادل، ناپایداری یا حتی خرابی را در پی دارد. [ ۵]
در یک حلقه بازخورد تقویت کننده، رشد فرآیند تا زمانی که سامانه به اوج خود برسد ادامه پیدا می کند. اما دیر یا زود، محدودیت های داخل یا خارج از سیستم باعث توقف روند می شوند. در صورتی که عوامل بازدارنده به درستی شناسایی نشوند، سیستم قادر به ادامه روند رشد خود نخواهد بود. بنابراین راه حل، شناسایی و از بین بردن محدودیت و عوامل بازدارنده است. [ ۶]
wiki: سرنمون های سامانه