سرندیب

لغت نامه دهخدا

سرندیب. [ س َ رَ ] ( اِخ ) جزیره ای است بزرگ بهند و در آن کوهی است که بر آن آدم علیه السلام هبوط نمود. ( منتهی الارب ). رجوع به سراندیب و نزهةالقلوب ص 2، 11، 168، 196،203، 231، 256، 262 و تاریخ گزیده ص 23 و 32 شود.

فرهنگ فارسی

یا سیلان یاسری لانکا کشوریست ( جزیره ای ) در جنوب هندوستان که بواسطه تنگه ((پالک ) ) از هندوستان جدا می شود مساحت آن ۶۵۶٠۷ کیلومتر و ۱۴۲۷٠٠٠٠ تن سکنه دارد . پایتخت آن کلمبو است و محصول عمده آن چای برنج ادویه کائوچوک و روغن خرماست. سراندیب توده ایست کوهستانی که بسوی جنوب بر ارتفاع آن افزوده میشود تا به ۲۵٠٠ متر ارتفاع میرسد . جمعیت در مغرب و جنوب جزیره متمرکزند . توضیح در روایات آمده که آدم ابو البشر از بهشت بدانجا فرود آمد و اقامت گزید و گویند نقش پای او در آنجاست (اساطیر ) .
جزیره ایست بزرگ بهند و در آن کوهی است که بر آن آدم علیه السلام هبوط نمود .

پیشنهاد کاربران

سرندیب : جزیره ای که در ان کوهی وجود داردو گفته می شود حضرت ادم بعد ازرانده شدن ازبهشت به این مکان افتاد.
آب رساند این گل پژمرده را/زد به سراندیب سراپرده را.
( نظامی ) .

بپرس