سرند کردن


معنی انگلیسی:
screen, sift, winnow, to riddle or screen

فرهنگ فارسی

( مصدر ) غربال کردن ( غلات خاک و شن زغالئ غیره ) به وسیله سرند .

واژه نامه بختیاریکا

سَر سَر کِردِن؛ بیدِن؛ بیزیدِن

پیشنهاد کاربران

سرند کردن= سر رنده کردن مثل پیاز و سیب و خیار دیگر سبزیجات غده ای در آشپزخانه و در قدیم که آب میوه گیری نبود. میوه را برای اطفال وبیماران رنده میکردند چون معمولا پیاز و کلم. اگر از سر رنده نکنیم رنده نمی
...
[مشاهده متن کامل]
شود و لایه لایه کنده میشود پس واژه از سر رنده کن شد مخفف و به مرور زمان سرند کن گردید و این وااژه برای مصالح ساختمانی زیاد اطلاق میشود و لذا وقتی که کار کم و کوچک است با الک ها و غربال های سیمی دستی هم سرند میگویند که غلط است و هیچ وقت یک کشاورز و یا نانوا نمیگوید آرد یا گندم را سرند کنم بلکه از واژه علک استفاده میکند

عجیبه که نه در این جا و نه در وبسایت های مشابه اثری از نشانه های راهنما برای قرائت صحیح کلمات نیست؛ چیزی که حتی در واژه نامه های کوچک جیبی هم رعایت شده. به عنوان مثال سرند ( به فتح سین و را بروزن چرند )
غربال کردن

بپرس