سرمه کش. [ س ُ م َ / م ِ ک َ / ک ِ ] ( ن مف مرکب ) شخصی را گویند که سرمه کشیده باشد. || ( نف مرکب ) کسی که سرمه در چشم مردم کشد. ( برهان ) ( آنندراج ) : بس بود از عشق تو چشم امید مرا میل دوران کمان سرمه کش اعتبار.
خاقانی.
|| کنایه از روشن کننده چشم و بینایی دهنده. ( برهان ) ( آنندراج ) : سرمه کش دیده مردم صباست رنگرز جامه مس کیمیاست.
( صفت ) ۱ - کسی که به چشمهای خود سرمه کشیده باشد . ۲ - آنکه چشمان دیگران را سرمه کشد . ۳ - روشن کننده چشم بینایی دهنده . ۴ - شب تاریک .
فرهنگ عمید
۱. کسی که سرمه به چشم بکشد. ۳. (اسم ) میلۀ باریکی که با آن سرمه به چشم می کشند.
پیشنهاد کاربران
سرمه کلمه ای تورکی است که از فعل سورمک به معنی راندن و کشیدن گرفته شده ریشه ان سور بوده وقتی پسوند مه بدان اضافه می شود به شکل سورمه و به معنی کشیدنی و راندنی در می اید که با مفهوم سرمه که دور چشم کشیده می شود مطابقت می کندو به شکل سرمه وارد فارسی شده است