سرمه مست. [ س ُ م َ / م ِ ی ِ م َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرمه که به شوخی ورعنایی در چشم کشند. ( غیاث ) ( آنندراج ) : سرمه مست به خون خواری چشمت افزود چون سیه مست شود ترک بلا می افتد.
محمدسعید اشرف ( از آنندراج ).
|| چشم : همچو کیفیت صحت نبود نشأه می کرده بیهوش چنین سرمه مست تو مرا.