سرمست کردن


مترادف سرمست کردن: سرخوش کردن، نشئه کردن، از خودبی خود کردن، مست کردن، می زده کردن، شادمان کردن، پرنشاط کردن، مغرور ساختن

معنی انگلیسی:
flush, intoxicate

مترادف ها

befuddle (فعل)
گیج کردن، مست کردن، سرمست کردن

فارسی به عربی

شوش

پیشنهاد کاربران

بپرس