سرمایه داری ستیزی، ضد - سرمایه داری، کاپیتالیسم ستیزی یا آنتی کاپیتالیسم ( به انگلیسی: Anti - Capitalism ) ( یا ضد - سرمایه گرایی ) ، نوعی جنبش و ایدئولوژی سیاسی است که دربرگیرندهٔ انواع متنوعی از نگرش ها و ایده های مخالف با تفکر سرمایه داری می باشد. از این جهت، ضد - سرمایه داران کسانی اند که آرزومند جایگزینی سرمایه داری با نوع دیگری از نظام اقتصادی، اغلب نوعی سوسیالیسم، می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
سوسیالیسم، از مالکیت عمومی یا مستقیم کارگران دفاع کرده و طرف دار مدیریت ابزار تولید و تخصیص منابع بوده، و همچنین جامعه ای را خواهانند که در آن برای تمام افراد، دسترسی برابر به منابع، با روش مساوات خواهی وجود داشته باشد.
• نظریه یا سیاستی از سازمان دهی اجتماعی که مدعی یا مدافع مالکیت و کنترل دموکراتیک ابزارهای تولید، توسط کارگران یا کل جامعه بوده، به گونه ای که این ابزارهای تولیدی توسط آن ها، به نفع همگان مدیریت و توزیع گردد.
• سوسیالیست ها، به نفع تعاونی کارگری/اقتصاد اجتماع، یا ارتفاعات مسلط بر اقتصاد، همراه با کنترل دموکراتیک حکومت توسط مردم دلیل می آورند، گرچه که فلسفه های غیر دموکراتیک نیز وجود داشته اند. مالکیت بر «حکومت» یا «تعاونی کارگری»، در تقابل بنیادین با مالکیت «خصوصی» ابزارهای تولیدی قرار دارد، که از ویژگی های اصلی سرمایه داری است. بسیاری از سوسیالیست ها استدلال می آورند که سرمایه داری به صورت غیرمنصفانه، قدرت، ثروت و منافع را در میان قطعه کوچکی از جامعه که سرمایه ها را کنترل می کنند متمرکز کرده و ثروتشان را از طریق بهره کشی به دست می آورند.
سوسیالیست ها می گویند که تجمع سرمایه از طریق اثرات جانبی موجب اتلاف منابع شده که نیازمند اقدامات تنظیم کننده و اصلاح گر هزینه برداری می باشد. همچنین اشاره می کنند که این فرایند موجب ایجاد صنایع و اعمال زائدی است که وجودشان تنها جهت ایجاد تقاضای کافی برای محصولاتی است که فروششان سودآور باشند ( همچون تبلیغات پر - فشار ) ؛ ازین رو به جای ارضاء نیازهای اقتصادی، صرفاً حجم تولیدات بالا می رود.
طیف های سنت گرا و محافظه کار جامعه ممکن است نسبت به کاپیتالیسم لیبرال نظر مساعدی نداشته باشند. خصوصاً در قاره اروپا بسیاری از افراد محافظه کار و سنت گرا از تأثیرات سرمایه داری بر فرهنگ و آداب و سنن ناراضی می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
سوسیالیسم، از مالکیت عمومی یا مستقیم کارگران دفاع کرده و طرف دار مدیریت ابزار تولید و تخصیص منابع بوده، و همچنین جامعه ای را خواهانند که در آن برای تمام افراد، دسترسی برابر به منابع، با روش مساوات خواهی وجود داشته باشد.
• نظریه یا سیاستی از سازمان دهی اجتماعی که مدعی یا مدافع مالکیت و کنترل دموکراتیک ابزارهای تولید، توسط کارگران یا کل جامعه بوده، به گونه ای که این ابزارهای تولیدی توسط آن ها، به نفع همگان مدیریت و توزیع گردد.
• سوسیالیست ها، به نفع تعاونی کارگری/اقتصاد اجتماع، یا ارتفاعات مسلط بر اقتصاد، همراه با کنترل دموکراتیک حکومت توسط مردم دلیل می آورند، گرچه که فلسفه های غیر دموکراتیک نیز وجود داشته اند. مالکیت بر «حکومت» یا «تعاونی کارگری»، در تقابل بنیادین با مالکیت «خصوصی» ابزارهای تولیدی قرار دارد، که از ویژگی های اصلی سرمایه داری است. بسیاری از سوسیالیست ها استدلال می آورند که سرمایه داری به صورت غیرمنصفانه، قدرت، ثروت و منافع را در میان قطعه کوچکی از جامعه که سرمایه ها را کنترل می کنند متمرکز کرده و ثروتشان را از طریق بهره کشی به دست می آورند.
سوسیالیست ها می گویند که تجمع سرمایه از طریق اثرات جانبی موجب اتلاف منابع شده که نیازمند اقدامات تنظیم کننده و اصلاح گر هزینه برداری می باشد. همچنین اشاره می کنند که این فرایند موجب ایجاد صنایع و اعمال زائدی است که وجودشان تنها جهت ایجاد تقاضای کافی برای محصولاتی است که فروششان سودآور باشند ( همچون تبلیغات پر - فشار ) ؛ ازین رو به جای ارضاء نیازهای اقتصادی، صرفاً حجم تولیدات بالا می رود.
طیف های سنت گرا و محافظه کار جامعه ممکن است نسبت به کاپیتالیسم لیبرال نظر مساعدی نداشته باشند. خصوصاً در قاره اروپا بسیاری از افراد محافظه کار و سنت گرا از تأثیرات سرمایه داری بر فرهنگ و آداب و سنن ناراضی می باشند.