بود سرمایه داران را غم بار
تهی دست ایمن است از دزد و طرار.
نظامی.
تأمل به حسرت کنان شرمسارچو درویش بر دست سرمایه دار.
سعدی.
بلنداختری نام او بختیارقوی دستگه بود و سرمایه دار.
سعدی.
|| دارنده. مالک. صاحب. خداوند : ز دیدار اینان ندارم شکیب
که سرمایه داران حسنند و زیب.
سعدی.