سرماخوردگی
/sarmAxordegi/
مترادف سرماخوردگی: چایش، ریزش، زکام، آنفلوآنزا
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
سرماخوردگی[ ۱۳] ( به انگلیسی: common cold ) که با نام های نازوفارِنژیت ( nasopharyngitis ) ، رینوفارنژیت ( rhinopharyngitis ) و زکام حاد ( acute coryza ) نیز شناخته می شود، بیماری واگیر مربوط به دستگاه تنفسی فوقانی است که عمدتاً بینی را تحت تأثیر قرار می دهد. سرماخوردگی معمولاً با خستگی، عطسه و سردرد آغاز می شود و با علائمی چون سرفه، گلودرد، آبریزش بینی و تب ادامه می یابد و معمولاً هفت تا ده روز بعد برطرف می شود و برخی علائم ممکن است تا سه هفته طول بکشد. بیش از دویست نوع ویروس عامل سرماخوردگی وجود دارد، با این حال راینوویروس ها ( که خود بیش از ۹۹ نوع مختلف شناخته شده هستند ) متداول ترین عامل این بیماری هستند. ویروس های عامل بیماری می توانند تا مدت زمانی طولانی ( برای راینو ویروس تا بیش از ۱۸ ساعت ) در محیط فعال بمانند و ممکن است از دستان به چشمان و بینی که محل عفونت هستند، منتقل شوند. ویروس از طریق عطسه، سرفه و تماس با افراد یا اشیاء آلوده قابل انتقال به بدن است.
عفونت دستگاه تنفسی فوقانی بر اساس قسمت هایی از بدن که بیشتر دچار عفونت می شوند، دسته بندی می گردند، که سرماخوردگی عمدتاً بینی، سینوس ها ( سینوزیت ) ، گلو ( فارنژیت ) و همچنین یک یا هر دو چشم را با التهاب ملتحمه تحت تأثیر قرار می دهد. علائم بیماری معمولاً به واکنش دستگاه ایمنی بدن بیشتر مرتبط هستند تا به بافت هایی که ویروس از بین می برد. تشخیص بیماری سرماخوردگی از آنفلونزا بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است، در آنفلوآنزا علائمی مانند سردرد، درد عضلات و تب شدت بیشتری دارند که البته در سرماخوردگی های شدید هم به همان شکل است. با هر بار ابتلا به بیماری، بدن انسان پادتن مربوط به ویروس را تولید می کند تا در آینده دیگر به آن مبتلا نشود، اما از آنجا که بیش از دویست ویروس مختلف باعث سرماخوردگی می شوند، با هر بار ابتلا باید پادتن مختص آن ساخته شود و برای همین یک فرد در طول زندگی خود به طور متوسط ۵۰ بار ( بزرگسالان دو تا پنج بار در سال و کودکان شش تا ده بار در سال ) به سرماخوردگی مبتلا می شود.
همچنین به دلیل همان دویست ویروس، ساختن واکسن سرماخوردگی مشکل و غیرممکن است و هیچ دارویی برای این بیماری تاکنون به وجود نیامده است، اگرچه علائم بیماری را با داروهای تب بر ( مانند استامینوفن ) یا ضد آبریزش بینی ( مانند آنتی هیستامین ) می توان کاهش داد. در بعضی موارد که احتمال ابتلا به یک بیماری باکتریایی ( مانند برونشیت، سینه پهلو، سینوزیت و عفونت گوش میانی ) وجود دارد، از آنتی بیوتیک ( پادزیست ) برای درمان آن استفاده می شود، اما آنتی بیوتیک ها هیچ تأثیری بر روی ویروس سرماخوردگی ندارند. برخی نیز معتقدند که ویتامین ث یا قرص روی یا عسل می تواند باعث بهبودی علائم بیماری شود که به طور کامل به اثبات نرسیده است. به طور کلی پیشگیری از بیماری آسان است، زیرا ویروس عامل بیماری مدت زمان محدودی را زنده می ماند و با شست وشوی دست ها که یکی از راه های مهم برای پیشگیری است، می توان آن را از بین برد و برخی شواهد استفاده از ماسک های بینی و دهان را نیز مؤثر می دانند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفعفونت دستگاه تنفسی فوقانی بر اساس قسمت هایی از بدن که بیشتر دچار عفونت می شوند، دسته بندی می گردند، که سرماخوردگی عمدتاً بینی، سینوس ها ( سینوزیت ) ، گلو ( فارنژیت ) و همچنین یک یا هر دو چشم را با التهاب ملتحمه تحت تأثیر قرار می دهد. علائم بیماری معمولاً به واکنش دستگاه ایمنی بدن بیشتر مرتبط هستند تا به بافت هایی که ویروس از بین می برد. تشخیص بیماری سرماخوردگی از آنفلونزا بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است، در آنفلوآنزا علائمی مانند سردرد، درد عضلات و تب شدت بیشتری دارند که البته در سرماخوردگی های شدید هم به همان شکل است. با هر بار ابتلا به بیماری، بدن انسان پادتن مربوط به ویروس را تولید می کند تا در آینده دیگر به آن مبتلا نشود، اما از آنجا که بیش از دویست ویروس مختلف باعث سرماخوردگی می شوند، با هر بار ابتلا باید پادتن مختص آن ساخته شود و برای همین یک فرد در طول زندگی خود به طور متوسط ۵۰ بار ( بزرگسالان دو تا پنج بار در سال و کودکان شش تا ده بار در سال ) به سرماخوردگی مبتلا می شود.
همچنین به دلیل همان دویست ویروس، ساختن واکسن سرماخوردگی مشکل و غیرممکن است و هیچ دارویی برای این بیماری تاکنون به وجود نیامده است، اگرچه علائم بیماری را با داروهای تب بر ( مانند استامینوفن ) یا ضد آبریزش بینی ( مانند آنتی هیستامین ) می توان کاهش داد. در بعضی موارد که احتمال ابتلا به یک بیماری باکتریایی ( مانند برونشیت، سینه پهلو، سینوزیت و عفونت گوش میانی ) وجود دارد، از آنتی بیوتیک ( پادزیست ) برای درمان آن استفاده می شود، اما آنتی بیوتیک ها هیچ تأثیری بر روی ویروس سرماخوردگی ندارند. برخی نیز معتقدند که ویتامین ث یا قرص روی یا عسل می تواند باعث بهبودی علائم بیماری شود که به طور کامل به اثبات نرسیده است. به طور کلی پیشگیری از بیماری آسان است، زیرا ویروس عامل بیماری مدت زمان محدودی را زنده می ماند و با شست وشوی دست ها که یکی از راه های مهم برای پیشگیری است، می توان آن را از بین برد و برخی شواهد استفاده از ماسک های بینی و دهان را نیز مؤثر می دانند.
wiki: سرماخوردگی
دانشنامه آزاد فارسی
سرماخوردگی (common cold)
بیماری خفیف بخش فوقانی دستگاه تنفس، براثر انواع متفاوت ویروس ها. علایم آن عبارت اند از سردرد، لرز، ترشح بینی، گلودرد، و گاهی سرفه. تحقیقات نشان می دهند که شدت سرماخوردگی به عوامل روانی و تنشهایی بستگی دارد که باعث کاهش یا افزایش فعالیت کاری یا اجتماعی فرد در دورۀ شش ماهۀ قبل از بیماری شده اند. ویروس های عامل سرماخوردگی به سرعت تغییر می کنند. به همین علت، دستیابی به درمان مؤثر بیماری در حال حاضر محتمل نیست.
بیماری خفیف بخش فوقانی دستگاه تنفس، براثر انواع متفاوت ویروس ها. علایم آن عبارت اند از سردرد، لرز، ترشح بینی، گلودرد، و گاهی سرفه. تحقیقات نشان می دهند که شدت سرماخوردگی به عوامل روانی و تنشهایی بستگی دارد که باعث کاهش یا افزایش فعالیت کاری یا اجتماعی فرد در دورۀ شش ماهۀ قبل از بیماری شده اند. ویروس های عامل سرماخوردگی به سرعت تغییر می کنند. به همین علت، دستیابی به درمان مؤثر بیماری در حال حاضر محتمل نیست.
wikijoo: سرماخوردگی
مترادف ها
زکام، نزله، سرماخوردگی، گریپ
زکام، سرما، سرما خوردگی
نزله، سرما خوردگی، اب بینی، درد رماتیسم، باد مفاصل، ریزش آب چشم یا دهان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست:
1. هَمریت 2. پَتریت
.
1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
... [مشاهده متن کامل]
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) واگیردار، سرایت کردن بیماری، سرماخوردگی، آنفولانزا ( فرانسوی ) ، مالش سَهی ( تماس مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "infection" و "grippe" از واژه "هَمریت" بهره برد!
.
.
2. پَتریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
پَت: پَئیتی ( paiti ) -
بی، بدون - برهنه، عریان، لخت - تهی، خالی، پوچ - برگشت، بازگشت، بازآیی، جلوگیری، واداشتن
مانند: پَتَت، پاپَتی، پَتیاره، پَنام! ( در اوستا: پَئیتی دانَه ) �
ایتیَه: صفت فاعلی - حرکت کردن، روانه شدن، رفتن
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) تنفسی، بیماری تنفسی، بُرُونشیت یا آسم تنفسی ( تنگی نفس ) ، دُژدَمی ( دُشدَمی ) ، مالش ناسَهی ( تماس غیر مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "bronchitis" و "asthma" و "dyspnoea" از واژه "پَتریت" بهره برد!
.
.
هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش زدن
معنی: در تماس بودن، پیوند داشتن، لمس کردن، هَموندی ( هَماوَندی ) ، برخورد کردن، خوردن به چیزی، به هم رسیدن ( وصل شدن ) ، دیدار کردن ( ارتباط گرفتن ) ، بَرماس ( پَرماس )
می توان به جای واژه انگلیسی "contact" از واژه "هَمگَرزه، هَمگَرزِگی" بهره برد!
.
شایست ناشایست، فَرگرد ( فصل ) 2، بند60:
hamrīt ān bawēd ka tan abāg nasā ham - garzag bawēd, ud petrīt ān kē abāg ān kē pad nasā pahikōft ham - garzag bawēd, ud az ham - garzagīh ī abāg ōy ī yāzdahom ham - gōnag petrīt ōh kunēd
معنی: هَمریت ( سرایت بیماری ) آن باشد که تن با نَسا ( لاشه، مُردار ) ، هَمگرزه ( در تماس ) شود و پَتریت ( تنگی نفس ) آن [باشد] که با آن کس که با نسا ( جَسَد ) برخورد کرد، همگرزه شود ( به آن بیماری بِرِسَد ) ؛
و از هَمگرزگی ( لمس ) با آن ( پَتریت ) ،
کس ( شخص ) یازدهم، همان گونه[شخص] پَتریت شود ( تا یازدهمین کس هم، از آلودگی هوا یا تنفسی آن، بیماری می گیرد! )
1. هَمریت 2. پَتریت
.
1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
... [مشاهده متن کامل]
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) واگیردار، سرایت کردن بیماری، سرماخوردگی، آنفولانزا ( فرانسوی ) ، مالش سَهی ( تماس مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "infection" و "grippe" از واژه "هَمریت" بهره برد!
.
.
2. پَتریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
پَت: پَئیتی ( paiti ) -
بی، بدون - برهنه، عریان، لخت - تهی، خالی، پوچ - برگشت، بازگشت، بازآیی، جلوگیری، واداشتن
مانند: پَتَت، پاپَتی، پَتیاره، پَنام! ( در اوستا: پَئیتی دانَه ) �
ایتیَه: صفت فاعلی - حرکت کردن، روانه شدن، رفتن
.
ریت: رید، ریدن! - بیرون ریختن کثافت ها، مدفوع کردن، قضا و رفع حاجت کردن -
گَند، بد، زشت، پلشت، نِکوهیده، نازیبا، آلوده
.
معنی: ریمَنی ( ناپاکی، عفونت ) تنفسی، بیماری تنفسی، بُرُونشیت یا آسم تنفسی ( تنگی نفس ) ، دُژدَمی ( دُشدَمی ) ، مالش ناسَهی ( تماس غیر مستقیم ) آلودگی
.
می توان به جای واژه انگلیسی "bronchitis" و "asthma" و "dyspnoea" از واژه "پَتریت" بهره برد!
.
.
هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش زدن
معنی: در تماس بودن، پیوند داشتن، لمس کردن، هَموندی ( هَماوَندی ) ، برخورد کردن، خوردن به چیزی، به هم رسیدن ( وصل شدن ) ، دیدار کردن ( ارتباط گرفتن ) ، بَرماس ( پَرماس )
می توان به جای واژه انگلیسی "contact" از واژه "هَمگَرزه، هَمگَرزِگی" بهره برد!
.
شایست ناشایست، فَرگرد ( فصل ) 2، بند60:
hamrīt ān bawēd ka tan abāg nasā ham - garzag bawēd, ud petrīt ān kē abāg ān kē pad nasā pahikōft ham - garzag bawēd, ud az ham - garzagīh ī abāg ōy ī yāzdahom ham - gōnag petrīt ōh kunēd
معنی: هَمریت ( سرایت بیماری ) آن باشد که تن با نَسا ( لاشه، مُردار ) ، هَمگرزه ( در تماس ) شود و پَتریت ( تنگی نفس ) آن [باشد] که با آن کس که با نسا ( جَسَد ) برخورد کرد، همگرزه شود ( به آن بیماری بِرِسَد ) ؛
و از هَمگرزگی ( لمس ) با آن ( پَتریت ) ،
کس ( شخص ) یازدهم، همان گونه[شخص] پَتریت شود ( تا یازدهمین کس هم، از آلودگی هوا یا تنفسی آن، بیماری می گیرد! )
سرما خوردگی گونه ای از بیماری ویروسی است .
سرماخوردگی=سرما خوردگی که چرایی نام گذاری اش این است که در گذشته ها به هنگام زمستان این بیماری بیشتر می شده و اندیشه می کردند که این از برای سرما است.
سرماخوردگی=سرما خوردگی که چرایی نام گذاری اش این است که در گذشته ها به هنگام زمستان این بیماری بیشتر می شده و اندیشه می کردند که این از برای سرما است.
گریپ . . . .
شکل نوشتن ان
چطور است
چطور است