سرفیل

لغت نامه دهخدا

سرفیل. [ س َ رِ ] ( اِمرکب ) معروف کنایه از خصیة. ( آنندراج ) :
در آن قطار عجب بختیان سرمستند
که بارشان سرفیل است و دست خر سربار.
حکیم شفایی ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران