لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) آنکه سر کسان را بشکند . ۲ - تفسیم وجه با جنسی میان گروهی . ۳ - دریافت وجه یا جنسی از اهل محلی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. چیزی که سر را بشکند.
۳. (اسم ) [مجاز] طرز تقسیم چیزی میان گروهی که به هرکس حصه و بهره ای برسد.
* سرشکن کردن: (مصدر متعدی ) [مجاز]
۱. پولی یا جنسی را میان جماعتی تقسیم کردن که هرکدام حصه ای ببرند.
۲. پول یا چیز دیگر را به همین طریق از جماعتی دریافت و جمع آوری کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید