سرشاخه زدن


معنی انگلیسی:
lop, top

مترادف ها

trim (فعل)
درست کردن، اراستن، زینت دادن، چیدن، تراشیدن، سرشاخه زدن، پیراستن

lop (فعل)
زدن، چیدن، سرشاخه زدن، با تنبلی حرکت کردن، هرس کردن، شلنگ برداشتن، شاخه های خشک را زدن، دست یا پای کسی را بریدن

pare (فعل)
کاستن، چیدن، پوست کندن، تراشیدن، سرشاخه زدن، قسمت ای زائد چیزی را چیدن

crop (فعل)
چیدن، گیسو را زدن، حاصل دادن، سرشاخه زدن

prune (فعل)
اراستن، سرشاخه زدن، هرس کردن، ساده کردن

فارسی به عربی

اجاص مجفف , محصول

پیشنهاد کاربران

بپرس