سرشاخ شدن


مترادف سرشاخ شدن: گلاویزشدن، زورآزمایی کردن، مبارزه کردن، جنگیدن دو گاو، درگیر شدن

لغت نامه دهخدا

سرشاخ شدن. [ س َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) گلاویز شدن دو گاو با هم و بند کردن شاخهای خود به یکدیگر. || گلاویز شدن دو کشتی گیر در آغاز کشتی. || مجازاً، به پر وپای کسی پیچیدن. پرخاش کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گلاویز شدن دو گاو با هم و بند کردن شاخهای خود به یکدیگر . ۲ - ( کشتی ) گلاویز شدن دو کشتی گیر در آغاز کشتی . ۳ - بپر و پای کسی پیچیدن پر خاش کردن .

فرهنگ معین

( ~. شُ دَ ) (مص ل . ) گلاویز شدن ، درگیر شدن .

پیشنهاد کاربران

lock horns ( with somebody )
take somebody ↔ on to compete against someone or start a fight with someone, especially someone bigger or better than you
سر شاخ شدن : [عامیانه ، کنایه ] درگیر شدن
take the bull by the horns

بپرس