سرسلسله

/sarselsele/

مترادف سرسلسله: سلسله جنبان، بانی، موسس، آغازگر، رئیس، بزرگ، مهتر

معنی انگلیسی:
progenitor of a dynasty

فرهنگ فارسی

بانی وموسس یک سلسله یاطایفه، رئیس وپیشوا

فرهنگ معین

( ~. س س لِ ) (ص مر. ) [ فا - ع . ] بانی و مؤسس یک سلسله یا یک طایفه ، رییس و پیشوا و بزرگتر یک فرقة مذهبی .

فرهنگ عمید

۱. بانی و مؤسس یک سلسله یا طایفه، نخستین فرد از یک خاندان که یکی پس از دیگری پادشاهی کنند.
۲. رئیس و پیشوا و بزرگ تر یک فرقۀ مذهبی.

پیشنهاد کاربران

بپرس