سرزنش کردن
مترادف سرزنش کردن: تثریب، تقریع، تشنیع، شماتت کردن، ملامت کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن، نکوهیدن
متضاد سرزنش کردن: ستایش کردن، ستودن
معنی انگلیسی:
جدول کلمات
مترادف ها
سرزنش کردن، خاموش کردن، نوک کسی را چیدن سربالا
سرزنش کردن، گاز گرفتن، قاپیدن، گسیختن، چفت کردن، چسبیدن به، قاپ زدن، سخن نیشدار گفتن
مقصر دانستن، سرزنش کردن، لکه دار کردن، ملامت کردن، عیب جویی کردن از، انتقاد کردن، گله کردن، عتاب کردن
خوار کردن، سرزنش کردن، ملامت کردن، عیب جویی کردن از، طعنه زدن، سرکوفت دادن
زدن، بستوه اوردن، سرزنش کردن، گرفته بودن
سرزنش کردن
سخت زدن، سرزنش کردن، شکست دادن، به سختی تنبیه کردن
زخم زبان زدن، سرزنش کردن، ملامت کردن، عتاب کردن، توبیخ کردن، سرکوفت دادن
سرزنش کردن
سرزنش کردن، اوقات تلخی کردن، چوبکاری کردن، بدحرفی کردن
سرزنش کردن، ملامت کردن
سرزنش کردن، عتاب کردن، گله کردن از، غرغر کردن
سرزنش کردن
سرزنش کردن، ملامت کردن، عتاب کردن، نکوهش کردن
سرزنش کردن، ملامت کردن، تحقیر کردن
سرزنش کردن، طعنه زدن، شماتت کردن، دست انداختن و متلک گفتن
سرزنش کردن، جک زدن
سرزنش کردن، تقبیح کردن، سخت مورد انتقاد قرار دادن
سرزنش کردن، نکوهش کردن، بد دانستن، کم گرفتن، از بهای چیزی کاستن
سرزنش کردن، عیب جویی کردن، ناسزا گفتن، توبیخ کردن، بد گفتن
تنبیه کردن، سرزنش کردن، مجازات کردن
سرزنش کردن، توبیخ کردن
زخم زبان زدن، سرزنش کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
طعنه زدن
نکوهش
عتاب
ملامت
عتاب
ملامت
مواخذه
سرزنش کردن در زبان ترکی می شود "دانّاماخ" و سرزنش هم می شود. " دانّاخ".
سرزنش کردن با بد خلقی یا خشم
نکوهش
سر کوفت زدن