سرراست
/sarrAst/
مترادف سرراست: مستقیم، بی پیچ وخم، بی کم وکاست، درست، روراست، صریح، مشخص، واضح | مستقیم، مستقیم
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) راه مستقیم بی پیچ و خم صراط المستقیم . ۲ - هر چیز راست و مستقیم . ۳ - بی کم و کاست : سر راست می شود پنجاه تومان .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بی کم وکاست.
۳. بدون ابهام و پیچیدگی.
گویش مازنی
مترادف ها
راست، صریح، درست، عمودی، مرتب، مستقیم، راحت، بی پرده، رک، سر راست، افقی، بطور سرراست
ساده، اشکار، پهن، صاف، واضح، عادی، سر راست، برابر، هموار، بد قیافه، رک و ساده
سر راست
راست، درست، مستقیم، بی پرده، رک، اسان، سر راست
پر حرف، رک، رک و راست، سر راست
مستقیم، سر راست، قائم، خوش هیکل، شرافتمند
سر راست
راست، بی درنگ، مستقیما، سر راست، یک راست
فارسی به عربی
بسیط , مباشرة
پیشنهاد کاربران
مُک
معنی ساده هم میده
صاف
رند
مستقیم، بی پیچ وخم، بی کم وکاست، درست، روراست، صریح، مشخص، واضح، مک