سردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
در گویش مردم هندیجان که شاخه ای از گویش لری است مصدر سِردَن در معنی با کشیدن دست، چیزی را پاک کردن است.
ایسِٓره:پاک می کند
ایسِٓره:پاک می کند
روان کردن رود از دل کوه روان کردن اب از دل زمین
ز بس کز تنان تیغ کین سرد رود
صفاهان ز خون گشت چون زنده رود
شهریار نامه
ز بس کز تنان تیغ کین سرد رود
صفاهان ز خون گشت چون زنده رود
شهریار نامه