دیکشنری
مترجم
بپرس
سردمه کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
سردمه کردن. [ س َ دَ م َ / م ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حمله کردن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
حمله کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها